مهار سختش کن Make it hard – (ترس از آسانی – اعتیاد به کار و تقلا )
«Hard – Make it hard» مهار سختش کن
ریشهٔ واقعی الگوی سختی در زندگی چیست ؟
جایی که «آسانی» در ناخودآگاهت معنای تهدید پیدا کرده
یک لایهٔ پنهان از « Don’t Enjoy» یا Don’t Be Comfortable»دستکم نگیر سختی رو، نکنه آسانی باعث ضعفت بشه
کودکِ دارای این مهار از همون اول یاد میگیره:
«اگر آسون باشه، یا ارزش نداره، یا خطر داره.»
منشاء و ساختار درونی مهار سختش کن
🔹 پیام والدینی پنهان:
«تو فقط وقتی قابل قبولی که با زحمت زیاد بدستش بیاری.»
«زندگی جدی و سخته، هر که راحت شد سقوط کرد.»
🔹 حالت منِ غالب:
کودک سازگار + والد نقاد با هم ترکیب میشن.
صدای درونیش میگه: «کمی سختتر… هنوز کافی نیست… اگه راحت باشی یعنی ولدادی.»
🔹 احساسات زیرین:
شرم از آرامش، اضطرابِ از دست دادن کنترل، و گاهی خشمِ فشرده از اینکه “چرا من باید همیشه بجنگم؟”
🔹 رفتار بیرونی:
- انتخاب سختترین مسیرها بدون ضرورت
- بیقراری وقتی اوضاع خوب پیش میره
- برهم زدنِ ناخودآگاهِ سادهترین جریانها
- تمایل به قربانیگری (“من همیشه تقلا میکنم”)
پرمیشن (اجازهٔ نجاتبخش)
همیشه در TA برای هر Driver، یک Permission داریم که بدن و ذهن رو از زندان اون مهار آزاد میکنه.
اجازهٔ مقابلِ مهارِ سختش کن اینه:
«میتونی بذاری آسون باشه و هنوز باارزش بمونه.»
«آسانی، بیمبالاتی نیست… هماهنگیه با مسیرِ طبیعی.»
یعنی:
آرامش = خطر نیست،
بلکه نشانهٔ درست بودن مسیر بدنه.
درایور متعادلسازی Re‑Driver
در مدل نوین انرژیمحور، هر مهار یه نقطهٔ تعادل هم داره که اگه ازش بهصورت سالم استفاده بشه، کیفیت مثبت خودش رو داره:
- “Persist with flow”
- یا به فارسی: «با جریان بمان، نه با جنگ.»
تمرین بازنویسی پیام والدینی
۵ جملهٔ پیشنهادی برای گفتوگو با “صدای درونیِ سختشکن”:
- «میتونم کار رو آسان انجام بدم و باز هم عمق داشته باشه.»
- «آسانی یعنی هماهنگی با نیروی زندگی، نه سطحی بودن.»
- «من از سختی جدا میشم و اجازه میدم نعمت بدون تقلا بیاد.»
- «ارزش من به زحمت نیست، به حضورمه.»
- «من آسان میشم برای آسانیها.»
چرخهٔ طبیعی تبدیل
- مهار: Don’t Be Comfortable → ترس از آسانی
- درایور: Make It Hard → اعتیاد به تقلا
- پرمیشن: It’s OK to Be at Ease → بدن یاد میگیره در نرمی هم امنه
دیدی خیلی ها در محیط کار با کارفرماهای سخت کار می کنند علاوه بر ساعت کاری طولانی باید ساعت زیادی در اضافه کار بمانند و حتی روزهای تعطیل هم پاسخگو باشند در غیراینصورت کارمند مفید و موثری در سازمان از نظر مدیرشون نیستند
بذار با زبانی خیلی روشن برات بازش کنم که بدونی این «الگوی سختی در کار» فقط اتفاق بیرونی نیست — انعکاس مستقیم یک «برنامهٔ درونیِ نادیدهشده» هم هست.
۱. بله، بیرون آینهٔ درون است — مخصوصاً وقتی الگو تکراری است
وقتی تو در بیشتر محیطهای کاری خودت را در موقعیتهایی میبینی که:
- باید بیش از بقیه کار کنی،
- مسئولیت اضافهتری بگیری،
- یا وقت استراحت و آسانی ازت گرفته بشه،
این بهاحتمال زیاد بازتاب مهار و رانهٔ «سختش کن» Make it Hard در ناخودآگاه توست.
یعنی لازم نبوده آگاهانه بگی «من کار سخت میخوام»؛
کافیه بدن و میدان انرژیت (state درونیت) امضای سختی رو پخش کرده باشه — جهان مطابقش قراردادها و آدمهایی رو جلوت گذاشته که اون امضا رو تکرار کنن.
توضیح درونیِ این ماجرا
درون تو دو نیرو در حال مکالمهاند :
مهار (Injunction): «Don’t be comfortable / Don’t take it easy» نباید راحت باشی، راحتی خطرناکه
شکل بیرونی این مهار در زندگیت : هرجا راحتی میاد، موقعیت از بین میره یا بحران میاد.
درایور Driver / رانه : «Make it hard»
شکل بیرونی : جذبِ کارفرماهایی با سبکِ مطالبهگر، کار زیاد، ساعت کشدار
پرمیشن Permission «میتونم اجازه بدم کارم آسان باشه و هنوز باارزش بمونه»
به زبان ساده:
ناخودآگاهت تا امروز امنیت رو با سختی گره زده.
وقتی کاری آسون میشه، بدنت احساس ناامنی میکنه و ناخودآگاه میگه:
«سختترش کن تا واقعی باشه. آسونی اعتماد نداره.»
و همون جملهی درونی باعث میشه دقیقاً نوع شغلهای سخت و کارفرماهای سخت گیر رو جذب یا در اونها دوام بیاری.
وقتی این الگو شفا پیدا میکنه چه میشه؟
وقتی با تمرینهای بدنی‑ ذهنی و مراقبهها همگام میشی کم کم بدنت یاد میگیره احساس امنیت را بدون سختی نگه دارد،
آنوقت مغز ناخودآگاه گزینههای جدید را میبیند:
- مصاحبههایی که کارفرما ازWork‑Life Balance (تعادل بین کار و زندگی ) حرف میزند،
- شرکتهایی که انعطاف دارند،
- پیشنهادهایی که درآمد و آرامش را همزمان میآورند.
جهان همانطور تغییر میکند که میدان درونت تغییر میکند.
تمرین تنظیم امضای درونی در راستای تغییر
هر روزسه جمله را در بدن بگو (نه فقط در ذهن ) –( در زمان مراقبه و ترجیحا سطح آلفا )
کارِ آسان یعنی مسیر درستی که بدنم در آن تنظیم است.
آسانی یعنی اعتماد، نه شُلبودن
من ارزش دارم حتی وقتی راحتام
با تکرار این اجازه در بدنت، پیام مغناطیسی جدیدی بیرون میفرستی.
«اجازه میدهم کارم آسان باشد و هنوز مقدس بماند»
برای بتن کردن این باور در بدن و خنثی کردن الگوی درونی «سختش کن».
و کمکم آدمها و موقعیتهایی را جذب میکنی که تو را درونِ میدان آسانی میبینند، نه میدان تلاش و فرسایش.
ماهیت درونی مهار «سختش کن» در رابطه عاطفی
ریشهی این مهار معمولاً در پیامِ کودکیه که میگه:
«اگر بخوای راحت باشی، رها میشی؛ پس باید بجنگی تا عشق یا امنیت رو نگه داری.»
کودک اون موقع از روی عشق و ترس این نتیجه رو گرفت، نه از روی منطق.
بنابراین در ناخودآگاه، سختی = عشق / بقا شد.
بههمین خاطر در بزرگسالی هر جا آسانی و در دسترس بودن میاد، بدن ناخودآگاه دچار اضطراب میشه و میگه:
«نه، خیلی داره راحت میگذره؛ حتماً یه مشکلی هست!»
الف) در انتخابها
ممکنه ناخودآگاه سراغ مرد یا زنی بری که رابطه با او سخت، پیچیده، پر از تلاش است ولی مغز تو اون رو «واقعی» تعبیر میکنه.
در مقابل، آدمهای مهربان، ساده و پذیرا در ابتدا «بیهیجان»، «خستهکننده» یا حتی «غیرواقعی» بهنظر میرسند، چون بدن هنوز آسانی رو با خطر اشتباه میگیره.
ب) در رفتارهای رابطه
وقتی طرف مقابل نزدیک، مهربون یا ثابت قدمه، ممکنه درونت بیقرار شه و ناخودآگاه بخواد:
- بحث درست کنه،
- پروژهی اصلاح شروع کنه،
- یا بارِ احساسیِ رابطه رو زیاد کنه.
همه برای بازگردوندنِ احساس «سختیِ آشنا»ست، چون همونجاست که سیستم عصبی قدیمی حس امنیت میکرد.
ج) در دریافت عشق
گاهی بدن حتی عشق رو «تحمل» نمیتونه:
وقتی کسی بدون قید و شرط مهربونه، درونت صدا میزنه:
«اینا واقعی نیستن، حتماً یه مشکلی داره!»
در واقع، مهار قدیمی هنوز باور داره که «تمام چیزهای ارزشمند، باید با رنج بهدست بیان.»
۳. در روابط غیرعاطفی (کار، دوستی، همکاری)
همین الگو ممکنه در تعامل با دوستان، همکاران یا حتی خانواده هم خودشو نشون بده:
- وقتی راحتی با کسی پیش میاد، ناگهان فاصله میگیری.
- یا اگر رابطهای بدون درگیری یا فداکاری زیادی پیش میره، ناخودآگاه احساس بیارزشی پیدا میکنی.
آگاه شدن بهش یعنی داری قرارداد قدیمی رو میبینی — و این لحظه، همون نقطهی تغییره.
پرمیشن متقابل این الگو در روابط (پاسخ درمانی)
«میتونم اجازه بدم عشق آسان باشد و هنوز عمیق بماند.»
«میتونم امنیت و تلاش را از هم جدا کنم؛ لازم نیست عشق، میدانِ نبرد باشد.»
«نرمی و آسانی یعنی امنیتِ واقعی، نه خطر.»
«بیآنکه خودم را از خستگی بسوزانم اجازه می دهم آسان شوم برای آسانی ها »
با تمرینات تنفس دم و بازدم جملات تاکیدی را تکرار کن تا بدنت در راستای ذهنت تغییر را بپذیرد
[دم آهسته]
در این لحظه، اجازه میدهم بدنم استراحت کند.
[بازدم آرام]
امروز، امنیت را در تنم دوباره معنا میکنم.
و این جمله محشر :
من به بدنم اجازه میدهم که آسانی را تجربه کند.
بدون ترس از بیارزشی.
بدون نیاز به اثبات.
یا این جمله را تکرار کنید
موفقیّت برایم یعنی هماهنگی با جریان خداوند،
نه تقلا برای جا ماندن از دیگران.
در رابطه عاطفی
اگر کسی رفت، امنیت من با او نمیرود،
وقتی این جملات رو با تنفس آهسته تکرار میکنی، بدنت کمکم یاد میگیره که آسانی، همون عشق خداونده که ادای سختی نداره.
سعی کن جملاتی که با آنها ارتباط می گیری را تکرار کنی و یا جملاتی را برای خودت انتخاب کن که با کودک درونت ارتباط برقرار می کند
بیشتر بدانید :
در صورتی که قصد دارید با مباحث خودشناسی و پیش نویس زندگی بیشتر آشنا شوید، ، پیشنهاد ما این است که پکیج از عزت نفس تا ارتباط موثر که شامل دو محصول کاربردی می باشد را با تخفیف فوق العاده تهیه فرمائید. این دوره آموزشی،حاصل پژوهش ها و جست و جوهای ده ساله ماست که با متد انجمن بین المللیTA تهیه شده است.







دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!