چرا هرچقدر تلاش میکنم آنطور که باید دیده نمیشوم و موفق نمی شوم؟
در زندگی هر انسانی دورههایی وجود دارد که ظاهر، شرایط مالی، وضعیت شغلی یا انرژی درونیاش در بهترین حالت نیست.
قبل از اینکه شما بدانید چرا با وجود تلاش های فراوان به خواسته تان نمی رسید باید ترس های درون خودتان را بشناسید ، شناسایی ترس های درونی به شما کمک می کند مسیر را با آرامش بیشتری طی کنید
این دورههای زندگی، معمولاً با ترسی عمیق همراه میشوند:
ترس از اینکه دیگران ما را در «میانهٔ مسیر» ببینند.
ترس از اینکه بفهمند آنقدرها موفق نیستیم، بیکار هستیم، یا لاغر و نحیف شدهایم، زیبا و کامل نیستیم ، شرایط بیزنس خوبی نداریم، رابطه خوبی با همسرمان نداریم، یا خستهایم، یا در حال مبارزه با چالشی درونی هستیم.
اما حقیقتی وجود دارد که معمولاً از آن غافل میشویم:
این ترس، اصلاً ترس از «دیگران» نیست.
این، ترس از **قضاوت خودمان نسبت به خودمان** است.
در این مقاله، این پدیده را از نگاه تحلیل رفتار متقابل، سیستم عصبی و روانشناسی رشد توضیح میدهیم.
بخش اول: ترس از قضاوت دیگران، ریشهای در درون دارد
بسیاری از افراد تصور میکنند که از نگاه دیگران میترسند:
از اینکه بپرسند چرا بیکار شدهای، چرا لاغر شدهای، چرا انرژیات کم است.
اما وقتی دقیقتر نگاه کنیم، متوجه میشویم که:
ما در واقع از «قضاوت درونیِ خودمان» میترسیم
و این قضاوت را به دیگران **فرافکنی** میکنیم.
یعنی ذهن میگوید:
من نسبت به خودم سختگیرم،
پس حتماً دیگران هم همینطورند.
در نتیجه، «دیگران» تبدیل میشوند به آینهٔ صدای درونی ما.
ترس بیرونی نیست.
ترس، درونی است.
ولی خودش را در قالب نگرانی از حرف و نگاه مردم نشان میدهد.
بخش دوم: نقش کودک درون – ترس از دیدهشدنِ آسیبپذیری
در تحلیل رفتار متقابل، یکی از بخشهای اصلی شخصیت ما «کودک درون» است.
کودک درون همیشه با یک نیاز اساسی زندگی میکند:
اینکه دوستداشتنی باشد، پذیرفته شود، و در نگاه دیگران «خوب» به نظر برسد.
وقتی فرد در یک دورهٔ سخت قرار میگیرد—مثل بیکاری، خستگی شدید، کاهش وزن یا افت انرژی—کودک درون دچار هراس میشود.
او فکر میکند:
اگر ببینند من در اوجم نیستم،
شاید دیگر دوستم نداشته باشند.
اگر بفهمند من در مسیرم چالش دارم،
شاید ارزشم کم شود.
این ترس، کاملاً احساسی و غریزی است.
نه منطقی.
به همین دلیل است که افراد در این دوران تمایل دارند پنهان شوند، کمتر دیده شوند، یا ظاهر خود را مدیریت کنند.
نه به خاطر مردم،
بلکه برای محافظت از کودک درون.
بخش سوم: نقش والد درون – صدای قضاوتگر
بخش دیگری از شخصیت ما «والد درونی» است.
اگر والد انتقادگر فعال باشد، معمولاً جملاتی شبیه این میگوید:
تو باید همیشه قوی باشی.
نباید کسی ضعف تو را ببیند.
نباید اجازه بدهی دیگران بفهمند افت کردهای.
همیشه باید در اوج باشی.
این جملات، درونیترین منبع ترس هستند.
و چون این صدا بهشدت قوی است،
فرد گمان میکند دیگران هم دقیقاً همین قضاوت را خواهند داشت.
در واقع، قضاوت بیرون
بازتاب قضاوت درون است.
بخش چهارم: نقش بالغ – مشاهدهگری بدون جنگ
بخش بالغ شخصیت، تنها بخشی است که میتواند این چرخۀ ترس را آرام کند.
بالغ میگوید:
من میفهمم که این ترس، ترس کودک است.
من متوجه میشوم که والد من کمی سختگیر است.
اما قرار نیست اجازه بدهم این صداها حقیقت زندگی من شوند.
وقتی فرد میتواند احساس خود را «مشاهده» کند،
یعنی از حالت درگیری بیرون آمده است.
مشاهده یعنی:
این ترس را میبینم
اما آن را تعریف خودم نمیکنم.
این مهارت، شروع آرامش روانی است.
بخش پنجم: نقش بدن – چرا در دوران تغییر، ظاهر افت میکند؟
سیستم عصبی در دورههای تغییر، انرژی زیادی مصرف میکند.
رشد درون، همیشه با خستگی فیزیکی همراه است.
بدن معمولاً قبل از اینکه قویتر شود،
ظاهری خسته، لاغر یا تکیده پیدا میکند.
این افت ظاهری نشانهٔ «سقوط» نیست،
نشانهٔ **پوستاندازی** است.
سیستم عصبی ابتدا باید فشارهای قدیمی، باورهای سختگیرانه و قضاوتهای درونی را تخلیه کند
تا بتواند وارد مدار جدید شود.
این مرحله دقیقاً مانند نازک شدن پیله است قبل از تولد پروانه.
بخش ششم: چرا نگاه دیگران در این مرحله دردناکتر است؟
زیرا فرد در این دوران حساستر است.
هر نگاه یا پرسش ساده از نظر سیستم عصبی او
بهعنوان «تهدید» تفسیر میشود.
اما تهدید واقعی بیرون نیست.
تهدید، صدای درونیِ انتقادگر است.
وقتی والد درون میگوید
تو باید کامل باشی
بدن و ذهن، هر نگاه بیرونی را بهعنوان خطر ترجمه میکنند.
در واقع،
اگر فرد درونی آرام باشد،
در بیرون هیچ خطری وجود ندارد.
بخش هفتم: رهایی از این ترس – کار با کودک و والد و بدن
رهایی نیاز به جنگیدن ندارد.
نیاز به مشاهده، مهربانی و تنفس دارد.
۱. مهربانی با کودک درون
گفتگوهایی مثل:
تو امنی
لازم نیست کامل باشی
من مراقبت هستم
دورهٔ گذار است
۲. آرامسازی والد انتقادگر
با جملاتی مثل:
قرار نیست همیشه در اوج باشم
این یک مرحلهٔ طبیعی است
من حق دارم انسان باشم
۳. فعالسازی بالغ
با پذیرفتن این حقیقت که:
ترس واقعی درونی است
نه بیرونی.
۴. آرامسازی بدن
تنفس ۳–۱–۶
کاهش فشار
بازگشت سیستم عصبی به حالت اطمینان
وقتی بدن آرام شود،
ترس از نگاه دیگران نیز فروکش میکند.
بخش هشتم: جمعبندی
ترس از دیدهشدن در دوران افت و فشار،
یکی از طبیعیترین تجربههای انسانی است.
اما این ترس هرگز دربارهٔ «دیگران» نیست.
این ترس، به رابطهٔ ما با خودمان مربوط است:
• کودک درون میخواهد پذیرفته شود
• والد درون سختگیر است
• بدن در مرحلهٔ تغییر است
• و بالغ ما میتواند این فرآیند را آرام کند
هر کسی که این سازوکار را بفهمد،
نهتنها کمتر از نگاه دیگران میترسد،
بلکه میتواند از دورههای سخت بهعنوان سکوی پرتاب استفاده کند.
مقاله زیر را بخوانید :
مقاله حضور بدون اثبات راه رسیدن به جذابیت و اثر گذاری واقعی در رابطه و محیط کار
برای آشنایی با مفاهیم تحلیل رفتار، لینک های زیر را کلیک کنید :
ساختار شخصیت- سه حالت شخصیتی (والد -بالغ -کودک ) درTA
شناخت مهار Injunction – رانه Driver – اجازه Permission – جهت خوددرمانی با TA
در صورتی که قصد دارید با مباحث خودشناسی و پیش نویس زندگی بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد ما این است که دوره جامع تحلیل رفتار متقابل را تهیه کنید ولی اگر قصد دارید به صورت گسترده تر عزت نفس و اعتماد به نفس خود را نیز افزایش دهید، پکیج از عزت نفس تا ارتباط موثر که شامل دو محصول کاربردی فوق می باشد را با تخفیف فوق العاده تهیه فرمائید. این دوره آموزشی،حاصل پژوهش ها و جست و جوهای ده ساله ماست که با متد انجمن بین المللیTA تهیه شده است.







دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!