تفکر نقادانه

تفکر نقادانه میلی است شدید به جستجوگری، کنار آمدن با عدم قطعیت، انس گرفتن به اندیشیدن، احتیاط  در اظهارنظر و ادعا ، آمادگی همیشگی برای تامل کردن و مواجه شدن با اندیشه‌های جدید، احتیاط در تعمیم دادن و نظم ساختگی برقرار کردن میان پدیده‌ ها و دوری جستن از هرگونه فریب خود  یا دیگران در اندیشیدن.

اگرچه مهارت داشتن در تفکر نقادانه یکی از مهمترین ویژگی ها و پیش نیازها در روش علمی است اما کاربرد آن بسیار وسیع تر از علم است. ما به این مهارت نه فقط در علم، در سراسر زندگی مان نیاز داریم. شاید در وهله نخست وقتی با عبارت تفکر نقادانه مواجه می ‌شویم معنای واژه نقد و انتقاد کردن به ذهنمان خطور کند که معنای منفی آن عیب جویی کردن و معنای مثبت آن جدا کردن سره از ناسره (خوب ازبد) است، اما تفکر نقادانه ربط چندانی به معناهای بالا ندارد.

تعریف خیلی مختصرش این است که تفکر نقادانه مهارتی است برای اندیشیدن به شیوه ای شفاف و عاقلانه به منظور انجام عملی یا بررسی عقیده‌ای یا اتخاذ تصمیمی.

برخی از کاربردهای تفکر نقادانه به شرح زیر است:

 

  • چگونه سوالات بهتری بپرسیم و پاسخ‌های بهتری مطرح کنیم.
  • چگونه مستدل‌تر و عمیق‌تر فکر کنیم، حرف بزنیم و بنویسیم؟
  • چگونه شباهت‌ها و تفاوت بین ایده‌ها و حرف‌ها و تحلیل‌های مختلف را ببینیم و ارزیابی کنیم؟
  • چگونه میزان محکم بودن و نیز خطاهای احتمالی استدلال‌های مختلف را ارزیابی کنیم؟
  • چگونه مسائل و مشکلات را به شکل نظام‌مند و سیستماتیک تعریف و تحلیل کنیم؟
  • در میان انبوه رسانه‌هایی که امروزه – تقریباً بدون استثناء – منافع و بقای خود را در اولویت قرار می‌دهند، چگونه می‌توانیم اطلاعاتی مفید،‌ ارزشمند و با حداقل سوگیری به دست بیاوریم؟
  • چگونه دانسته‌ها و باورها و شناخت‌مان از جهان را پالایش کنیم و از تعصب و تنگ نظری و پیش‌داوری فاصله بگیریم؟
  • چگونه شفاف‌تر فکر کنیم و حرف‌ها و نظر‌ها و استدلال‌هایمان را به شیوه‌ای شفاف‌تر و متقاعدکننده‌تر به دیگران منتقل کنیم؟
  • چگونه از نگاه فردی دیگر و با چارچوب نگرشی متفاوت، به مسائل نگاه کنیم تا از این طریق، گفتگو و تعامل ما با دیگران ساده‌تر و سازنده‌تر باشد؟
  • چگونه به دیگران کمک کنیم تا مسائل و مشکلات خود را بهتر و شفاف‌تر ببینند و درک کنند؟

اول تو ذهنت سبک سنگینش کن، بعد تصمیم بگیر

حتما شما هم این عبارت را شنیده اید که “ اول تو ذهنت سبک سنگینش کن، بعد تصمیم بگیر”. اگر بخواهیم به صورت خلاصه بگوییم هم، تفکر نقادانه دقیقا همین کار را انجام می دهد. در واقع  شما با یادگیری این مهارت به محض شنیدن هر چیزی، ابتدا آن را روی ترازوی مغز خود سبک سنگین می کنید و سپس تصمیمی خواهید گرفت که به نفع شماست. 

بگذارید با مثالی ساده، این موضوع را برای شما بازتر کنیم. فرض کنید که یکی از دوستان شما بهتان زنگ میزند و به شما پیشنهاد یک سرمایه گذاری را می دهد.  شما در چنین شرایطی احتمالا ساعت‌ها وقت صرف سبک سنگین کردن این پیشنهاد خواهید کرد. فرصت ها و چالش های آنرا می‌سنجید و سپس تصمیم نهایی را خواهید گرفت.

برای گرفتن نتیجه بهتر از هر تصمیمی قویا تاکید می شود، تمام راه حل های موجود را روی کاغد بنویسید ، جلوی هرکدام مزایا و معایب آن را بنویسید و هیچوقت با عجله تصمیم گیری نکنید .

 

قدرت مهارت تفکر نقادانه

 

بعد از این که تفکر نقاد را در زندگی به کار بردید به اهمیت ان پی می برید. این مهارت به شما قدرت های زیادی می دهد:

 

1. مهارت تفکر نقادانه به شما کمک می کند تا اطلاعات اساسی برای یک تصمیم گیری صحیح جمع آوری کنید.

 

2. مهارت تفکر نقادانه این قدرت را به شما می دهد که بتوانید از میان اطلاعات و پیشنهادهای فراوانی که به شما می شود، پیشنهادهای سالم را از پیشنهادهای ناسالم تشخیص بدهید.

 

3. مهارت تفکر نقادانه به شما کمک می کند واقعیت ها را بیابید و خود را محدود به حدس و گمان نکنید.

 

اما بر سر راه آموزش این مهارت، موانعی هم وجود دارد مانند این نگراش ها:

 

1. من بیش تر ترجیح می دهم دیگران به من بگویند چه کاری بکنم و چگونه انجام دهم، تا این که خودم بخواهم به آن برسم.

 

2. من همان کاری را انجام می دهم که به نظرم خوب است. مهم نیست که چرا دیگران با آن موافق نیستند. دوست ندارم درباره تصمیماتم خیلی فکر کنم.

 

3. از این که خودم دنبال کشف چیزی باشم متنفرم. دوست ندارم مورد انتقاد واقع شوم.

 

2 جنبه مهم تفکر نقادانه 

 

1- دید همه جانبه

 

اولین ویژگی تفکر نقادانه این است که به شما کمک می کند تا یک موضوع را از چند منظر بررسی کنید. این یعنی هر حرف یا پیشنهادی را بدون فکر کردن نمی‌پذیرید. این ویژگی باعث خواهد شد که ضریب اشتباهات شما کاهش پیدا کند. 

همچنین اگر مثلا در حال درس خواندن باشید، با بررسی جوانب مختلف یک مطلب، شما می توانید درک بیشتری از مطلبی که در حال مطالعه آن هستید پیدا کنید. تجزیه و تحلیل مطالب در عین حال که آنها  را مطالعه می کنید، قابلیتی است که  هرکسی آنرا ندارد! این یعنی درک مطلب شما هم همزمان افزایش پیدا خواهد کرد

2- سوال کردن را یاد خواهید گرفت

 

یکی از بزرگترین فواید تفکر نقادانه این است که شما به کمک آن یاد می‌گیرید که کی و کجا سوال کنید. جالب است بدانید که پاسخ بسیاری از سوالات ما در خود سوالات پنهان است. در واقع عدم توانایی ما در سوال پرسیدن و طرح مسئله، باعث می شود که ما در حل مسائل هم ناکام بمانیم. از این رو یاد گرفت اینکه چگونه سوال کنیم به ما در رسیدن به پاسخ‌هایمان کمک خواهد کرد.

اما عدم توانایی در سوال پرسیدن معمولا  یک دلیل مهم دارد. ما سوال نمی‌کنیم چون هنوز از زیر سوال بردن موضوع مطمئن نیستیم. این یعنی مغز ما هنوز نتوانسته مطلب را تجزیه و تحلیل کند و درست و غلط آنرا بسنجد. به همین دلیل هم از سوال پرسیدن و زیر سوال بردن پرهیز می‌کنیم. در حالی که تفکر نقادانه به ما کمک می‌کند تا سریعتر به نتیجه برسیم و  در صورت لزوم سوال خود را مطرح کنیم.

 

بیشتر بدانید :

 

مهارت حل مسئله و تصمیم گیری

 

هوش هیجانی

 

مهارتهای ده گانه زندگی طبق توصیه سازمان بهداشت جهانی

 

 

 

تفکر خلاق

تفکر خلاق از مهمترین مهارت‌ها و ویژگی‌های انسان است که توسط آن خود را با محیط همیشه متغیر، منطبق می‌کند. هر انسانی توانایی تولید تفکر خلاق را دارد و بدون محدودیت می‌تواند دست به خلاقیت بزند. تفکر خلاق پایانی ندارد زیرا انسان برای بقا نیاز به پذیرفتن شرایط پیرامون و افزایش خلاقیت  دارد. بنابراین تفکر خلاق فقط ابزاری جهت تسهیل کردن کارها نیست بلکه ضرورتی برای ادامه حیات است.

راهکارهایی برای تقویت تفکر خلاق

 

خلاقیت را با کمک روش‌های زیر تقویت کنید:

  • ورزش کردن : ورزش منظم علاوه بر تقویت ماهیچه‌های بدن و نقش مهمی که در سلامت جسمانی دارد. گردش خون را بهبود بخشیده و باعث افزایش تمرکز و بهتر شدن فرآیند تفکر می‌شود، زیرا با ورزش کردن استرس و اضطراب را از خود دور کرده و همین مسئله برای پرورش فکری بسیار مؤثر است

 

  • مطالعه کنید: قطعاً شما همه‌چیز را نمی‌دانید و توانایی مطالعه تمامی دانش‌ها را ندارید اما می‌توانید به موضوعات موردعلاقه خود سرزده و از آن‌ها ایده بگیرید. دانستن بیشتر به توانستن بیشتر کمک می‌کند. حتی با خواندن رمان، توانایی ترسیم دنیای جدید را خواهید داشت و این امر زمینه‌ای برای رشد تفکر خلاق فراهم می‌کند. مطالعه کتاب هایی در زمینه تفکر خلاق نیز از منابع مهم جهت تقویت این مهارت است.

 

  • با افراد خلاق معاشرت کنید: تنها احمق‌ها هستند که فکر می‌کنند همه‌چیز را باید خود شخص تجربه کند. مگر عمر انسان چقدر است که فرصت کافی برای این‌همه تجربه داشته باشد. گاهی ما می‌توانیم عملکرد خود را بر پایه تجربیات دیگران، آنچه گذرانده‌اند و نتیجه ناشی از آن تنظیم کنیم. افراد خلاق قطعاً منبع الهام خوبی خواهند بود.

 

  • کودک باشید: هرچقدر بیشتر خودتان را شبیه کودکان کنید بیشتر به ذهنتان کمک کرده‌اید. همانطور که می دانید کودک درون منبع الهام و شهود است، تلاش کنید برای کودک درونتان حال و هوای خوبی ایجاد کنید تا او نیز شما را در رسیدن به خواسته هایتان یاری رساند. حتی اگر کودکی در اطرافتان دارید ساعت‌های بیشتری را به بازی با آن‌ها بپردازید. قوه تخیل بچه‌ها بسیار قوی است و قطعاً برای شما نکات آموزنده زیادی خواهد داشت.

 

  • به نت‌برداری عادت کنید: نت‌برداری همچون مسواک زدن از عادت‌هایی است که برای سلامتی جسم و روان مفید است. ما در دنیای پرمشغله و پراسترسی زندگی می‌کنیم و این مسئله موجب کاهش حافظه ما می‌شود و ممکن است خیلی چیزها را به‌راحتی فراموش کنیم. بنابراین نت‌برداری شما را از این نگرانی رها کرده و دیگر هیچ ایده نویی از قلم نمی‌افتد.

 

  • ذهنتان را ورزش دهید: ورزش ذهن مثل بازی‌های فکری، حل جدول، مطالعه، نقاشی و یادگیری یک مهارت جدید… است. ذهن شاید تنها چیزی است که هرچه بیشتر از آن کار بکشید قوی‌تر می‌شود.

 

  • شهامت داشته باشید : ترس به بقای انسان کمک می‌کند اما در خیلی از موارد مانع موفقیت می‌شود. ترس از شکست، مسخره شدن و به سرانجام نرسیدن را کنار بگذارید و بپذیرید که در هر اتفاق و تصمیمی احتمال شکست وجود دارد و با تقویت راهکارهای تفکر خلاق به خواسته‌های خود جامه عمل بپوشانید.

 

چطور بعضی از آدم‌ها همیشه در حال ساختن ایده‌های جدید هستند و اندیشه خلاقانه دارند، در حالی که بعضی دیگر نمی‌توانند به‌راحتی این کار را انجام دهند؟ پاسخ این سؤال در توانایی آنها در استفاده از تفکر خلاق (Creative Thinking) نهفته است. تفکر خلاق، توانایی داشتن نگاه متفاوت به هرچیز و یافتن راه‌های جدید برای حل مشکلات است.

مهارت‌های تفکر خلاق، فقط برای افرادی مثل هنرمندان و نوازندگان و کارآفرینان نیست؛ همه می‌توانند از آن بهره‌مند شوند. شما هم برای داشتن فکر خلاق می‌توانید مهارت‌ها و تکنیک‌های مفیدی را یاد بگیرید و دیدگاه جدیدی را برای نوآوری، حل مسئله و مدیریت تغییر ایجاد کنید.

نکته طلایی کارکرد مغز

اگر خسته، گرسنه، یا تشنه باشید، مغز شما درست کار نخواهد کرد، زیرا آن‌قدر درگیر ارضای نیازهای فیزیکی شما می‌شود که به موضوعات مهم‌تر نوبت نمی‌رسد. اگر بترسید یا استرس بالایی داشته باشید نیز مغز شما کارکرد مناسبی نخواهد داشت؛ کافی است به این فکر کنید که در شرایطی که تحت فشار زیادی مثل امتحان‌دادن هستید، پاسخ به یک سؤال چقدر سخت است. ورزش مرتب،‌ تغذیه سالم،‌ خواب کافی و شرکت در فعالیت‌های سرگرم‌کننده باعث کارکرد عالی مغز می‌شود. اگر این نکات را رعایت کنید، از مغز خود پاداش می‌گیرید؛ چگونه؟‌ با اندیشیدن به موضوعاتی که خیال می‌کنید خیلی وقت پیش، آنها را رها کرده‌اید یا حتی فکرکردن در موقع خواب.

چطور نیم‌کره راست مغز خود را درگیر کنید؟

تحقیقات متعدد در سال‌های اخیر، نشان داده است که نحوه عملکرد دو نیم‌کره مغز متفاوت است؛

نیم‌کره چپ مغز، مبتنی بر منطق و نظم است و نیم‌کره راست مغز، روی جنبه‌های آشفته، خلاقانه و نوآورانه تمرکز دارد.

هرچند این دیدگاه به ‌نظر افراطی می‌رسد، شواهد حاکی از آن است فعالیت‌های بدنی مؤثر برای بخش خلاق مغز، به شما کمک می‌کنند تا متفاوت فکر کنید.

برای این منظور، به‌سادگی می‌توانید شکلی سه‌بعدی مانند بادکنک ترسیم کنید. این فعالیت می‌تواند فردی یا گروهی باشد تا به فرایندهای فکری شما یا دیگری کمک کند.

راه دیگر برای کنترل بخش خلاق مغز، خلق چیز جدیدی است که شاید فراتر از بادکنک، جعبه‌های مقوایی قدیمی بزرگ و کوچک یا حتی لِگو باشد. بسیاری از افراد می‌دانند که پازل‌های جیگسا (جورچین)، روش مناسبی برای تقویت تفکر خلاق است.

اهمیت تفکر خلاق

شرکتی مثل کیک‌استارتر (Kickstarter)، برای اولین بار از ایده سرمایه‌گذاری جمعی پاداش‌محور، برای پرکردن شکاف موجود در بازار استفاده کرد؛ یا شرکت اوبر (Uber)، مفهوم حمل‌و‌نقل عمومی را در ذهن همه دگرگون کرد؛ شرکت تسلا (Tesla) نیز تکنولوژی‌ خودروسازی را به‌سمت امتحان ایده‌های جدید و هیجان‌انگیز هدایت کرد. ویژگی مشترک همه‌ این شرکت‌های پیش‌گام، ارزشی به‌نام خلاقیت است.

۶ راه برای تقویت تفکر خلاق

 

۱. درباره‌ی موضوعاتی مطالعه کنید که شما را از حاشیه‌ی امنتان خارج کنند

همه‌ی ما عاشق این هستیم که مطالبی مرتبط با تجارتمان را مطالعه کنیم، اما مطالعه‌ی این موضوعات تفکر خلاق را تقویت نمی‌کند. اگر خوش‌شانس باشید، به شما انگیزه خواهند داد و الهام‌بخشتان خواهند بود. اگر می‌خواهید خلاق‌تر باشید، باید موضوعاتی را مطالعه کنید که به طور معمول به سراغشان نمی‌روید. از وبلاگ‌هایی که موضوعات جدیدی را بررسی می‌کنند، بازدید کنید. کتاب‌های خارج از حوزه مورد‌علاقه‌تان را بخوانید. حتی می‌توانید با غریبه‌ای ناهار بخورید تا با طرز فکر جدید آشنا شوید.

۲. مقاله‌ی ۵۰۰‌کلمه‌ای و بدون موضوعی را بنویسید

وقتی نمی‌توانم افکارم را متمرکز کنم یا ایده‌های جالبی را ارائه دهم، از این تمرین سرگرم‌کننده استفاده می‌کنم. یک صفحه خالی پیدا می‌کنم و فقط شروع به نوشتن می‌کنم؛ بدون تیتر، موضوع، ویرایش و از همه مهم‌تر بدون هیچ انتقادی از خودم. اجازه می‌دهم انگشتانم از طریق قلم جاری شود و مغزم تصمیم بگیرد که کلمات بعدی چه چیزهایی باشند. به طور معمول، با چیزهای عجیب‌و‌غریب و دیوانه‌واری مواجه می‌شوم که هرگز آن‌ها را به اشتراک نمی‌گذارم، اما بعد از آن احساس می‌کنم که انرژی‌ و خلاقیتم افزایش یافته‌است.

۳. برای تقویت تفکر خلاق به سینما بروید و فیلم تماشا کنید

تماشای فیلم روی صفحه‌ای بزرگ یکی از چیزهایی است که به وسیله‌ی آن می‌توانید از تجربه‌ی حسی بی‌نظیری لذت ببرید و همچنین تفکر خلاق خود را تقویت کنید. صفحه‌ی نمایش بزرگ، صدایی که فضا را احاطه کرده‌است، بو و مزه‌ی پاپ‌کورن تازه و صندلی‌هایی که ثابت‌اند و ایده کارگردان فیلم و پیامی که در متن فیلم نهفته است.

۴. با کسی که نمی‌شناسید، آشنا شوید.

شنیدن داستان شخصی که نمی‌شناسید، تجربه‌ی بسیار فوق‌العاده‌ای است و ذهنتان را باز می‌کند. شاید از آن‌ها چیز جدیدی یاد بگیرید. شاید دیدگاه جدیدی به شما بدهند که پیش از این هرگز آن را نشنیده‌باشید؛ شاید دانش جدیدی را به شما منتقل کنند و در بهبود تفکر خلاق تان مؤثر باشد.

5.تمرین «جلسه‌ی طوفان فکری بدون ایده‌های بد» را انجام دهید

برای تقویت تفکر خلاق خود، حداقل از یک فرد دیگر دعوت کنید و جلسه‌ی طوفان فکری (Brainstorming) را به مدت ۴۵ تا ۶۰‌ دقیقه، بدون هرگونه فناوری و انتقاد، برگزار کنید. موضوع یا ایده‌ی موردنظر را مطرح کنید و درباره‌ی آن گفت‌وگو کنید. تمام ایده‌های خود را روی کاغذ یادداشت کنید و هیچ ایده‌ای را نقد نکنید. باید شخصا این کار را انجام دهید و مطمئن شوید که در طول جلسه هیچ انرژی منفی یا بازخوردی وجود نداشته‌باشد. ممکن است در نهایت با ۱۰۰ ایده وحشتناک روبه‌رو شوید، اما شرط می‌بندم که به ۱ یا ۲ ایده‌ی خوب نیز دست پیدا کرده‌اید؛ به علاوه، هرچه بیش‌تر این کار را انجام دهید، عملکردتان بهتر خواهد شد.

6.به چالش ها و تضادهای زندگی با دید مثبت بنگرید.

علت موفقیت برخی از موفق‌ترین شرکت های دنیا، این است که به وضعیت موجود نگاه کرده و چون آن را مناسب ندیدند، تصمیم به استفاده از ایده ها و تکنولوژی‌های جدید گرفتند؛ عده‌ای ورق را برگردانده و صنعتی را به‌کلی نابود کرده یا حتی صنعت جدیدی را خلق کرده‌اند.

تفکر خلاق اغلب نیازمند اندیشیدن به «غیرممکن‌ها» است؛ یعنی ایده‌هایی که حتی قابل‌اجرا و کاربردی نیستند؛ اما همین ایده‌های نشدنی، ایده‌های بهتری را می‌سازند، البته اگر به آنها اجازه ظهور بدهیم. منفی‌نگری و تمسخر ایده‌های جدید، اغلب آسان‌تر از به‌کارگیری درست آنها است.

نتیجه‌گیری

پیش از این‌که درمورد مسئله‌ای به صورت خلاقانه فکر کنید، لازم است آن را به‌خوبی درک کنید. برای داشتن تفکر خلاق،‌ تمام فرضیات یا پیش‌داوری‌های قبلی خود را کنار بگذارید و به شیوه‌ی کاملا جدیدی به مسائل نگاه کنید؛

 

بیشتر بدانید :

مهارت حل مسئله و تصمیم گیری

هوش هیجانی

مهارتهای ده گانه زندگی طبق توصیه سازمان بهداشت جهانی

 

 

 

 

مهارت همدلی

مهارت همدلی

همدلی توانایی درک دنیای پدیدارشناسی طرف مقابل است به این معنی که فرد بتواند خود را جای دیگری بگذارد و دنیا را از چشم او ببیند و بتواند احساس دیگران را بشناسد و پاسخ مناسب به آن احساس دهد،

در این پادکست به تعریف همدلی و اهمیت موضوع همدلی از دیدگاه هانیز کوهات پرداخته شده و 6 ویژگی مهارت همدلی عنوان شده،که به شما کمک می کند مهارت همدلی را در ارتباط خود با دیگران به خوبی درک کنید و بتوانید ارتباط موثری با دیگران برقرار کنید.

برای گوش دادن به پادکست مهارت همدلی روی فایل ویدئویی زیر کلیک کنید :

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی مهارت همدلی دارید روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود فایل صوتی مهارت همدلی

 

همدلی توانایی درک احساس و تجربۀ دیگران است و دو جزء شناختی و عاطفی دارد. جز شناختی یعنی این که فرد بتواند احساس دیگران را بشناسد و تشخیص دهد و جز عاطفی یعنی این که بتواند پاسخ مناسب به آن احساس بدهد. به عبارت ساده تر یعنی این که بتوانید در موقعیت‌های مختلف احساسات دیگران مثل خشم، ترس و غم شان را تشخیص دهید و به صورت درست به آن پاسخ بدهید. اولین شرط همدلی با دیگران خودآگاهی است. فردی که احساسات و روحیات خودش را نشناسد در همدلی کردن با دیگران درمانده می‌شود. 

 

مهارت همدلی چه چیزی برای فرد به ارمغان می آورد؟

همدلی کردن و توانایی شناخت احساسات دیگران، در حوزه‌های مختلف زندگی انسان اثر می‌گذارد. با داشتن مهارت همدلی می‌توانید به احساسات و توانایی‌های زیر دست یابید:

1- ایجاد حس خوشایند و مثبت در فرد

2- افزایش اعتماد به نفس و کارآمدی

3- کمک به تصمیم گیری بهتر از فواید مهارت همدلی

4- جلوگیری از سو تفاهم‌ها و رفتارهای نامناسب

5- تحکیم روابط بین فردی (مثلا رابطه بین زوجین)

6- کمک به شناخت بهتر دیگران و ایجاد روابط گسترده

لازم به ذکر می باشد، مهارت همدلی یکی از مهارتهای ده گانه زندگی طبق توصیه سازمان بهداشت جهانی می باشد، برای یادگیری سایر مهارتها روی لینک زیر کلیک کنید :

 

لینک آموزش مهارتهای ده گانه زندگی طبق توصیه WHO

 

افزایش مهارت همدلی

مهارت همدلی یک مهارت اکتسابی است که با تمرین و استفاده از راه‌های مناسب می‌توان آن را تقویت کرد. برخی از این راه‌ها به شرح زیر هستند:

1. گوش دادن فعال

اولین قدم برای افزایش مهارت همدلی تمرین گوش دادن به صورت فعال است. برای این کار باید به خوبی و با تمام توجه به طرف مقابل‌تان گوش داده و پاسخ‌های مناسبی نشان دهید. اگر در شرایط گوش دادن به حرف کسی نیستید، بهتر است از او بخواهید که در زمان دیگری با هم صحبت کنید. در این صورت ناراحتی فرد بسیار کمتر از زمانی خواهد بود که با شما صحبت کند ولی پاسخ نامناسب بگیرد. کارهایی که برای گوش دادن فعال باید انجام داد عبارت اند از:

1- کارهای خود را کنار بگذارید و با تمام توجه به طرف مقابل‌تان گوش دهید.

2- تماس چشمی داشته باشید و به حرکات مخاطب توجه کنید.

3- در بین صحبت‌های او با تکان دادن سر و حرکات بدنی نشان دهید که به حرف‌هایش توجه می‌کنید و مشتاق هستید.

4- خود را جای او بگذارید تا حالش را بهتر درک نمایید، فکر کنید اگر جای او بودید چه می‌کردید.

5- برای کسب مهارت همدلی و گوش دادن فعال، از تکنیک انعکاس برای عکس العمل دادن استفاده کنید.

2. انعکاس

انعکاس احساس: در این تکنیک باید با منعکس کردن احساسات، همدلی خود را نشان دهید. مثلا می‌توانید بگویید “مطمئنم خیلی برایت سخت بوده” یا ” از خوشحال بودنت خوشحالم” در این صورت او احساس می‌کند که توسط شما درک شده است.

انعکاس محتوا: بعضی وقت‌ها موضوع صحبت مساله هیجانی و احساسی نیست و به گفتگوهای روزمره مربوط می‌شود. در این صورت نیز باید با انعکاس حرف‌های مخاطب، او را تائید کرده و نشان دهید که به صحبت‌هایش گوش می‌داده‌اید. 

لینک زیر به شما کمک می کند در کنار مهارت همدلی ، مهارت ارتباط موثر با دیگران را یاد بگیرید:

لینک آموزش ارتباط موثر با دیگران

3. نصیحت و قضاوت نکردن

در اکثر مواقع وقتی که افراد با شما درد و دل می‌کنند، درست و غلط موضوع را می‌دانند و تنها به دنبال کسی هستند که نگرانی‌هایشان را با او تقسیم کنند. اگر برای حل مشکلش راهکاری دارید حتما به او بگویید ولی از توصیه‌های کلیشه‌ای و مقصر نشان دادن او خودداری کنید. 

4. تعصب نداشتن

زندگی اجتماعی یعنی ارتباط با افراد مختلف؛ این افراد همیشه عقایدی شبیه به شما ندارند و حتی ممکن است فکر و عقیده‌ای کاملا مخالف داشته باشند. برای همدردی کردن با دیگران لازم است که تعصب را کنار بگذارید و حرف‌های دیگران را (حتی اگر مخالف آن هستید) گوش دهید. توجه داشته باشید که قرار نیست عقیده او را بپذیرید بلکه فقط باید به آن احترام بگذارید.

5. تعادل در همدلی

برای این که بتوانید مهارت همدلی خود را بالا ببرید، باید در عکس العمل نشان دادن تعادل برقرار کنید. نه انقدر عکس العمل نشان دهید که به مشکل فرد افزوده شود و نه انقدر بی اهمیت باشید که احساس کند او را درک نمی‌کنید. برای ایجاد تعادل باید واکنش منطقی نشان دهید. فکر کنید که این موضوع برای طرف مقابل چه قدر اهمیت دارد و سپس متناسب با آن برخورد کنید. برای کسب اطلاع بیشتر در زمینه مهارت های ده گانه زندگی کلیک کنید :

 

لینک آموزش مهارتهای ده گانه زندگی طبق توصیه WHO

 

مهارت حل مسئله و تصمیم گیری

مهارت حل مسئله یک فرایند ذهنی و رفتاری است که فرد سعی می کند به کمک آن راه حل های موثر، مفید و سازگارانه برای زندگی خود پیدا کند .

زندگی سراسر انتخاب است

از انتخاب رشته تحصیلی شروع می شود،

 انتخاب شغل و یا راه اندازی کسب و کار شخصی

انتخاب سرمایه گذاری در حوزه ای پرریسک و یا خرید خانه و ماشین

و گاهی تا انتخاب بین ماندن و یا مهاجرت به شهر و یا کشور دیگر و انتخاب شریک برای ادامه همراهی در مسیر زندگی می باشد. 

و پر واضح است که انتخاب گاهی با چالش همراه است

گاهی چالش ها در ابعاد بدهی مالی و گاهی چالش درشکست و نرسیدن به اهداف پیش بینی شده و گاهی چالش در اتفاقات پیش بینی نشده می باشد.

مهارت حل مسئله و تصمیم گیری- مهارت های ده گانه زندگی

دانلود فایل صوتی مهارت حل مسئله و تصمیم گیری

 

طبق توصیه سازمان بهداشت جهانی، در تمام فرایند زندگی،  انتخاب بهترین راه حل، از بین احتمالات ممکن، و رویکرد مسئله محور به جای هیجان مدار، از جمله مهارت های مهم زندگی و ویژگی یک شخصیت سالم می باشد .

همانطور که  من همیشه بر خودشناسی جهت موفقیت در تمام ابعاد زندگی شخصی و شغلی تاکید دارم، در مهارت حل مسئله و تصمیم گیری نیز باید اول شناخت مناسبی از خودمان داشته باشیم تا بتوانیم در انتخاب های زندگی ، به موقع و درست عمل کنیم.

در پادکست بالا به مهارت حل مسئله و تصمیم گیری با رویکرد تحلیل رفتار متقابلTAپرداخته شده است و شما با شناخت صحیح شخصیت خودتان از سه وجه والد ، بالغ وکودک می توانید به آسانی مسائل را تحلیل نموده و در نهایت تصمیم درست را با وجه شخصیت بالغ درون خود اتخاذ کنید.

در این پادکست به مهارت پنجم و ششم از مهارت های ده گانه زندگی پرداخته شده است ، 20 دقیقه اول در خصوص مهارت حل مسئله  و در 20 دقیقه دوم مهارت تصمیم گیری و راه حل بارش فکری و استفاده از وجه بالغ شخصیت جهت تصمیم گیری نهایی ارائه شده است.

از آنجایی که مهارت حل مسئله  یک مهارت ذهنی و رفتاری است ، و بویژه در این مهارت ذهن و کنترل افکار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است ، به مبحث ذهن ناخودآگاه اشاره شده و راه حل مسئله توسط بارش فکری تشریح شده است .

نکته بسیار حائز اهمیت ، در مبحث بارش فکری، جلوگیری از هجوم افکار منفی ،کنترل وجه والد سرزنشگر شخصیت درون و شناخت مهارها یا بازدارنده ها در سطح پیش نویس و یا ذهن ناخودآگاه می باشد .

فرایند نوشتن و درک شعور بیکران الهی از طریق وجه کودک طبیعی درون به شما کمک می کند راه حل های بیشمار را پیدا کنید و با کنترل مداخله وجه والد و منتقد درون ، تمام راه حلها را یادداشت و سپس از بین راه حل های ارائه شده بهترین راه حل ممکن را با تحقیق و بررسی بیشتر اتخاذ نمایید و در این مرحله است که به راحتی فرایند تصمیم گیری بالغانه صورت می گیرد .

برای یادگیری سایر مهارت های ده گانه زندگی روی لینک زیر کلیک کنید:

مهارت های ده گانه زندگی

 

 

مهارتهای ده گانه زندگی – 10 پادکست آموزشی به توصیه سازمان بهداشت جهانی

سازمان بهداشت جهانی World Health Organization به اختصار(WHO)مهارت های دهگانه ای را معرفی کرده است که از سال ۲۰۲۰ هر کس باید این توانایی ها را برای بالا بردن هوش هیجانی و داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق کسب کند،در وبینار آموزشی زیربه مدت یکساعت کلیه مهارت ها معرفی و ارائه گردیده است .

فیلم معرفی مهارتهای ده گانه زندگی

کلیه مهارتهای ده گانه زندگی را به صورت جداگانه در قالب پادکست و فایل صوتی در قسمت زیر می توانید گوش دهید و یا دانلود کنید.

1- مهارت خودآگاهی

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی مهارت خودآگاهی دارید روی لینک زیر کلیک کنید

 دانلود فایل صوتی مهارت خودآگاهی

تا چه حد خود را می شناسید؟ ارزش ها و توانایی های شما کدامند؟ آیا از خود راضی هستید؟ آیا از چرایی احوال و چرایی رفتار خودآگاهید ؟ آیا نسبت به واکنش های خود اشراف کامل دارید ؟ آیا احساس های منفی خود را می شناسید در پادکست ارائه شده در خصوص خودآگاهی و خودشناسی توضیحات کامل ارائه گردیده است .

2- مهارت همدلی

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی مهارت همدلی دارید روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود فایل صوتی مهارت همدلی

همدلی توانایی درک دنیای پدیدارشناسی طرف مقابل است به این معنی که فرد بتواند خود را جای دیگری بگذارد و دنیا را از چشم او ببیند و بتواند احساس دیگران را بشناسد و پاسخ مناسب به آن احساس دهد، در این پادکست به تعریف همدلی و اهمیت موضوع همدلی از دیدگاه هانیز کوهات پرداخته شده و 6 ویژگی مهارت همدلی عنوان شده،که به شما کمک می کند مهارت همدلی را در ارتباط خود با دیگران به خوبی درک کنید و بتوانید ارتباط موثری با دیگران برقرار کنید.

 

3- مهارت روابط بین فردی

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی مهارت روابط بین فردی دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

دانلود فایل صوتی مهارت روابط بین فردی  

کلید موفقیت در ارتباط بین‌فردی معمولا به اینکه گوینده و پاسخ‌دهنده در کدام حالت شخصیتی خود قرار دارند، بازمی‌گردد. در این پادکست مهارت بین فردی با توجه به نظریه تحلیل رفتار متقابل از سه جنبه شخصیت درون تشریح شده است . افراد می‌توانند در هنگام برقراری ارتباط در هریک از سه حالت‌ شخصیتی والد،بالغ و کودک قرار داشته باشند. بر اساس آنکه افراد در ارتباط با یکدیگر از کدام موضع شخصیتی رفتار می‌کنند می‌توان انواع ارتباط میان آنها را پیش‌بینی کرد، لذا این پادکست به شما کمک می کند که سه وجه شحصیت درون خود و دیگران را بشناسید و بتوانید روابط بین فردی خود را با دیگران بهبود ببخشید .

4- مهارت ارتباط موثر

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی مهارت ارتباط موثر دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

دانلود فایل صوتی مهارت ارتباط موثر 

یکی از مهم ترین مهارت های زندکی ، توانایی برقراری ارتباط خوب و موثر با دیگرانه،فرقی نمیکنه در چه جایگاه اجتماعی قرار دارید. همسر یا پدرو مادر، مدیر یا کارمند،مدرّس یا دانش آموز،مشتری یا فروشنده .

ما موجودی اجتماعی هستیم و قطعا برای داشتن یک زندگی خوب به برقراری ارتباط موثر با دیگران نیازمندیم ،در دنیای امروز مهارت ارتباطی یکی از مهم ترین مهارتهای زندگی می باشد ،پس حتما باید این مهارت رو یاد بگیریم ، لذا  پادکست بالا به شما کمک می کند روش برقراری ارتباط موثر با دیگران را یاد بگیرید،و با یادگیری این مهارت ،به مادر یا پدری آگاه، مدیری کاریزماتیک و تاثیرگذار، همسری دوست داشتنی و کارمندی نمونه تبدیل شوید.

6-5- مهارت حل مسئله و تصمیم گیری

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی مهارت حل مسئله و تصمیم گیری دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

دانلود فایل صوتی مهارت حل مسئله و تصمیم گیری

در این پادکست به مهارت پنجم و ششم از مهارت های ده گانه زندگی پرداخته شده است ، 20 دقیقه اول در خصوص مهارت حل مسئله  و در 20 دقیقه دوم مهارت تصمیم گیری و راه حل بارش فکری و استفاده از وجه بالغ شخصیت جهت تصمیم گیری نهایی ارائه شده است.

مهارت حل مسئله یک فرایند ذهنی و رفتاری است که فرد سعی می کند به کمک آن راه حل های موثر، مفید و سازگارانه برای زندگی خود پیدا کند .

طبق توصیه سازمان بهداشت جهانی، در تمام فرایند زندگی،  انتخاب بهترین راه حل، از بین احتمالات ممکن، و رویکرد مسئله محور به جای هیجان مدار، از جمله مهارت های مهم زندگی و ویژگی یک شخصیت سالم می باشد .

 

7- مهارت مدیریت خشم

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی مهارت مدیریت خشم دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

دانلود فایل صوتی مهارت مدیریت خشم

در پادکست هفتم به مهارت مدیریت خشم با تکنیک ABC پرداخته شده است .

آلبرت آلیس روانشناس امریکایی در مدل ABC عنوان می کند که این عوامل بیرونی یا دیگران نیستند که ما را ناراحت می کنند بلکه “باورهای غیرمنطقی” ما است که موجب ناراحتی ما می شود.

در این روش سعی می کنیم رویدادی که اتفاق افتاده ، باورهایی که پس از مواجهه با آن رویداد در ذهن‌مان شکل می‌گیرد و سپس پیامد آن باورها (احساس یا رفتار نامطلوبی که بروز داده‌ایم) را شناسایی و ارزیابی کنیم و با کمک مدل ABC و راهکار نوشتن راه حلی برای مدیریت خشم خود بیابیم.

روانشناسي مثبت معتقد است كه زندگي همه ما بهتر خواهد شد اگر اصول مدل ABC را فرا گيريم.

 

8-مهارت مقابله با استرس، اضطراب و سایر هیجانات منفی 

 

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی قسمت اول دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

 دانلود فایل صوتی قسمت اول

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی قسمت دوم دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

 دانلود فایل صوتی قسمت دوم 

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی قسمت سوم دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

 دانلود فایل صوتی قسمت سوم

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی قسمت چهارم دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

 دانلود فایل صوتی قسمت چهارم

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی قسمت پنجم دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

 دانلود فایل صوتی قسمت پنجم

مهارت مدیریت هیجانات منفی مثل استرس ، ترس، اضطراب ، نگرانی ، وحشت و هراس فرد را قادر میسازد تا در شرایط مختلف زندگی، واکنش مناسبی نسبت به رویدادها داشته باشد و بتواند زندگی موفق تری را تجربه کند. قطعا میزان بیش از حد این هیجانات منفی منجر به ضعف سیستم ایمنی، افزایش بیماری‌های مزمن، ضعیف‌شدن حافظه و مهارت‌های شناختی می‎‌شود و نیازی به اشاره نیست که روابط را نیز تضعیف می‌کند، افراد با هوش هیجانی بالا، تلاش می کنند تا با خودشناسی، آگاهی و دانایی خود را در این زمینه افزایش دهند و در نهایت شخصیتی سالم همراه با آرامش برای خود بسازند.

در این سلسله آموزش ها ( در 5 پادکست جداگانه )به هیجانات منفی زیر اشاره شده است و توضیحات لازم برای معالجه ، درمان ، کنترل و اداره انواع احساسات و هیجانات منفی ارائه شده است

1-استرس  Stress

2-ترس Fear

3- اضطراب Anxiety

4- نگرانی Worry

5- هراس Phobia

6- وحشت Panic 

همه ما برای ارزیابی صحیح از حالات روانی خود نیاز داریم که خودآگاهی و دانایی بیشتری نسبت به انواع احساسات و هیجانات منفی که طول روز تجربه می کنیم و روند رشد و پیشرفت ما را مختل می کند بدست آوریم.

9- تفکر خلاق 

تفکر خلاق از مهمترین مهارت‌ها و ویژگی‌های انسان است که توسط آن خود را با محیط همیشه متغیر، منطبق می‌کند. هر انسانی توانایی تولید تفکر خلاق را دارد و بدون محدودیت می‌تواند دست به خلاقیت بزند. تفکر خلاق پایانی ندارد زیرا انسان برای بقا نیاز به پذیرفتن شرایط پیرامون و افزایش خلاقیت  دارد. بنابراین تفکر خلاق فقط ابزاری جهت تسهیل کردن کارها نیست بلکه ضرورتی برای ادامه حیات است.

ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید :

راهکارهایی برای ایجاد تفکر خلاق

 

10- مهارت تفکر نقادانه

تفکر نقادانه میلی است شدید به جستجوگری، کنار آمدن با عدم قطعیت، انس گرفتن به اندیشیدن، احتیاط در اظهارنظر و ادعا ، آمادگی همیشگی برای تامل کردن و مواجه شدن با اندیشه‌های جدید، احتیاط در تعمیم دادن و نظم ساختگی برقرار کردن میان پدیده‌ ها و دوری جستن از هرگونه فریب خود  یا دیگران در اندیشیدن …

ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید :

قدرت مهارت تفکر نقادانه 

 

لطفا در کادر پایین بنویسید :

چه نکته یا نکاتی برای شما آموزنده بود

لطفا به این روش بنویسید :

نکاتی که در پادکست شماره (..) آموختم و برایم جالب بود ……(سپس نکته ها را بنویسید )

مدیریت خشم

خشم یکی از چالش‌برانگیزترین احساسات برای اکثر ماست و این برانگیختگی به مدت چند ساعت یا حتی چندین روز ممکن است در ما باقی بماند در این مدت، اگر چیز دیگری ما را خشمگین بسازد، واکنش شدیدتری نشان خواهیم داد. زیرا پیش از این برانگیخته و خشمناک شده‌ایم. این تا حدودی روشن می‌نماید که چرا برخی مردم بیشتر از سایرین با کنترل خشم خود مشکل دارند. خشم برخاسته از این احساس است که آنچه برایمان عزیز و ارزشمند است (حتی ایده یا پروژه‌ای) در معرض نوعی تهدید یا خطر قرار گرفته است. 

سرکوب خشم یا انفجار آن به شکلی خشونت‌آمیز، هر دو تهدیدهایی برای سلامت محسوب می‌شوند و معمولاً واکنش‌هایی در برابر این رفتارها به وجود می‌آید. انسان‌های با هوش هیجانیEQ آموخته‌اند که چگونه روش‌های مناسبی برای مقابله با خشم پیدا کنند.

همیشه به خود اجازه احساس خشم دهید. بدون اینکه آن را سرکوب یا آشکار کنید ،ابراز خشم با روش الگوی رفتار قاطع به جای پرخاشگری ،روشی درست و منطقی برای برخورد با خشم می باشد.

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی مهارت مدیریت خشم دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

دانلود فایل صوتی مهارت مدیریت خشم

 

روشهای کاربردی برای مدیریت خشم

 

آلبرت آلیس روانشناس امریکایی درمدل ABC عنوان می کند که این عوامل بیرونی یا دیگران نیستند که ما را ناراحت می کنند بلکه “باورهای غیرمنطقی” ما است که موجب ناراحتی ما می شود.

مدل ABC را با یک تجربه واقعي که اخیراً برای خودم پيش آمد توضیح می دهم:

حدود يك ماه قبل برای سفر برنامه ريزي كرده بودم، از بليط هواپيما و محل اقامت گرفته تا افراد و مكانهايي كه در اين سفر بايد ملاقات كنم. در روز موعود از ابتدا همه چیز بد پیش رفت، کارهای فوری اما غیرضروری در محل کار، ناهماهنگی همکاران و غرزدن های مداوم رئیس، تحلیل رفتن انرژی و اعصاب من، دیر رسیدن اسنپ و در آخر، تصادف دو خودرو دقیقاً در جلوی اسنپ کرایه ای من در بزرگراه به سمت فرودگاه؛ همه چیز دست به دست هم داد تا من از پرواز جا بمانم.

طبیعتاً اگر با رویکرد عقلانی و مدل ABC آشنا نشده بودم شروع به جستجوی مقصر می کردم: رئيسم، همكارانم، محل كار و شغلم، سیستم حمل و نقل، كشورم، شانس بد من و … ، اما با اين روش مسئله را طور ديگري تفسير کردم:

«… به هر حال این پیشامد بسیار ناخوشایند رخ داده و من هم به لحاظ زمان و هم هزینه متضرر شدم. اما باید سفرم را عملی کنم و اجازه ندهم موانع باعث تغییر برنامه ام شوند. از طرفی دنیا که به آخر نرسیده از پروازهای ساعت های بعد و یا اتوبوس استفاده می کنم. نهایتاً اینکه من سفرم را به خوبی و خوشی عملی کردم…»

 

شیوه عمل ABC:

یک جدول بکشیم با سه ستون. مشابه شکل زیر:

 

سعی کنیم رویدادی که اتفاق افتاده ، باورهایی که پس از مواجهه با آن رویداد در ذهن‌مان شکل می‌گیرد و سپس پیامد آن باورها (احساس یا رفتار نامطلوبی که بروز داده‌ایم) را بنویسیم.

مثال : از همسرم خیلی عصبانی ام

 

چه اتفاقی باعث عصبانیت در من شده؟ همسرم سالگرد ازدواجمان را فراموش کرده.(رویداد تحریک کننده)

فکر من در آن لحظه چیست؟ من برایش ارزشی ندارم. (باور من در آن لحظه)

نفرت –انزجار – دشمنی – (احساس من)

تو هیچوقت برای من ارزشی قایل نبودی – (رفتار من)

 

مثال : از همکارم عصبانی ام

چه چیزی باعث عصبانیت  من شده؟ همکارم به جای من ترفیع گرفته (رویداد تحریک‌کننده)

فکر من در آن لحظه چیست؟ کسی برای تلاش من ارزشی قائل نیست. (فکر و باور من در آن لحظه)

دشمنی- ناامیدی از اون مجموعه و دنبال کار بودن (احساس من)

خرابکاری سرکار – جواب سرد دادن به مدیر – دیر آمدن- زود رفتن (رفتار من)

 

 

مثال : فرزندم جانم را به لبم رسانده

امروز سر فرزندم فریاد کشیدم (رفتار من)

چه اتفاقی مرا تحریک کرد؟ فرزندم علی رغم تاکید من، درس نمیخونه . (رویداد تحریک‌کننده )

باور من در آن لحظه چه بود؟  بدبخت میشه – شغل نخواهد داشت  – بیکاری –معتاد – آس و پاس  و دزد خواهد شد (باور من)

 

حالا می رسیم به تحلیل نتایج
وقتی پس از چند روز، موقعیت‌های مختلف را با شرحِ رویداد، باور و پیامدشان ثبت کردیم، به نوشته‌هایمان نگاهی بیندازیم.
در این مرحله، باید در شیوه‌ تفکرمان به دنبال الگوهایی باشیم؛ به‌ویژه به این موضوع دقت کنیم که چگونه هر یک از این باورها، منجر به عواقب خاصی شده‌اند.
برای این کار، باید به صورت منطقی با خودمان بحث کنیم و عناصر این فرایند را به چالش بکشیم. به طور خاص، به دنبال فرضیاتی باشیم که اشتباه هستند.

 

در مثال اول،
احساس می کنم عصبانی ام. (احساس من)
چه اتفاقی باعث عصبانیت در من شده؟ همسرم سالگرد ازدواجمان را فراموش کرده. (رویداد تحریک کننده)
فکر من در آن لحظه چیست؟ من برایش ارزشی ندارم. (باور من در آن لحظه)
در بحثی که برای به چالش کشیدن باور انجام می دهیم، شاید در این مورد خاص بتوان گفت:
«من قضیه را بیش از حد بزرگ کرده‌ام. او در این مدت واقعا تحت فشار کاری بوده ولی همیشه و در هر فرصتی، دوست داشتنش را به من ابراز کرده. حالا اینکه تاریخ سالگردمان را فراموش کرده مسئله بزرگی نیست. هنوز هم می توانیم جشن بگیریم.»

 

همچنین می توانیم از خود بپرسیم:

آیا من همه فکت‌ها و واقعیت‌ها را در نظر گرفته‌ام؟
این فکر من هیچ استثنا و مثال نقضی ندارد؟
آیا مسئله را بیش از حد فاجعه‌سازی و بزرگ‌نمایی نکرده‌ام؟
آیا دیگران هم این باور را از من می‌پذیرند؟
آیا انتظاری که داشتم معقول بوده؟

 

مکتوب کردن افکار به کمک مدل ABC اگر هیچ کمکی هم به ما نکند، دست کم در ساده‌سازی مسئله برایمان مفید است. و کمترین دستاورد شفافیت افکار و الگوهای فکری برای ما، تسلط به احساسات و رفتار و در نتیجه افزایش عزت نفس است.

 

روانشناسي مثبت گرا معتقد است كه زندگي همه ما بهتر خواهد شد اگر اصول مدل ABC را فرا گيريم.

راه حل های موثر برای مدیریت خشم 

1-تکنیک بسیار کاربردی ABC را انجام دهید (پادکست مهارت مدیریت خشم بالا را گوش دهید) و با توجه به توضیحات پادکست ، ستون B را به طور مفصل شناسایی و ارزیابی نمایید.

 

2-محلی امن و مطمئن برای تنها بودن داشته باشید، مشغول کاری شوید که از قبل برنامه‌ریزی کرده بودید، می‌توانید ورزش کنید، بازی کنید. فیلم خنده‌داری ببینید یا کتابی طنزآمیز یا الهام بخش بخوانید.

3-به خود اجازه دهید برای مدت محدودی در این حال به فکر فرو روید، زمانی متناسب با دلخوری و ناراحتی خود تنظیم کنید که در آن زمان بتوانید به تلخی آن اتفاق بیاندیشید وقتی زمان تعیین‌شده به اتمام رسید، ماجرا را کنار بگذارید.

4-از برنامه‌های ریلکسیشن استفاده کنید.

5-فکر خود را از ماجرا آزاد کنید کاری وقت‌گیر و انرژی بر مانند گردگیری قفسه‌های دفتر یا بایگانی برگه‌ها ، تمیز کردن خانه یا شستن ماشین انجام دهید.

6-سرانجامی متفاوت و قابل قبول‌تر برای واقعۀ مذکور تصور کنید. همانطور که مشغول تصورکردن سرانجام دلخواه هستید، نخستین قدم را به سمت خلق آن برداشته‌اید.

7-بر مواردی که می‌توانید تغییرشان دهید، تمرکز کنید و ذهن خود را درگیر مواردی که نمی‌توانید تغییرشان دهید نسازید.

8-آتش‌بس موقتی میان خود و فردی که دعوایی قدیمی با او دارید، اعلام کنید. می‌توانید این آتش‌بش را هنگامی که اوضاع دارد وخیم می‌شود؛ به این نحو اعلام نمایید «الان من عصبانی هستم، پس بهتر است فعلاً دست نگه داریم و بعداً دوباره در این مورد صحبت کنیم» (زمانی را پیشنهاد دهید) سپس از آن محل بروید و خود را مشغول یکی از پیشنهادهای بالا کنید.

9-اگر عصبانیت نسبت به شخصی است که شما باید مرتب با او چشم در چشم باشید و حس می‌کنید که عصبانیت باعث سد راه روابط مناسب شما خواهد شد، جلسه‌ای ترتیب دهید و این مسئله را با وی مطرح کنید. این کار را تنها زمانی انجام دهید که آرام شده باشید، بعد از تکانه هیجانی، وقتی یکدیگر را ملاقات کردید، عصبانیت خود را به شکلی که سرزنش آمیز نباشد، بیان کنید. یعنی «وقتی گزارش‌ها دیر آورده می‌شود، عصبانی می‌‌شوم! چون نمی‌توانم کارم را انجام دهم» به جای آنکه بگویید «این اخلاقت که همیشه گزارش را اینقدر دیر بهم می‌دهی دارد دیوانه‌ام می‌کند»

در خصوص مورد 9 ، مهارت ابراز خشم با الگوی رفتار قاطع و کارآمد را یاد بگیرید ، دوره جامع تحلیل رفتار متقابل به روش TA در 17 جلسه کاربردی به شما کمک خواهد کرد.

لینک دوره جامع تحلیل رفتار متقابل TA

 

با خشم خود چه نکنیم!

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که شیوه سنتی تخلیه هیجان، یعنی خالی‌کردن خشم به وسیلۀ فریادزدن یا حمله‌کردن مؤثر نیست. در حقیقت برون‌ریزی یکی از بدترین شیوه‌ها برای آرام‌شدن است. زیرا به نقطه نظر کارشناسانه، اعمال خشمگینانه خود خشم بیشتری تولید می‌کنید. اگر شیوه‌های دیگر برای کاهش خشم مؤثر واقع نشدند فقط و فقط در آن هنگام می‌توانید با شخص مذکور رو به رو شوید، اما به شکلی آرام و مؤثر و تنها زمانی که می‌توانید خود را کنترل کنید با او روبه رو شوید.

پیشنهادهایی برای مقابله با خشم دیگران

دفاع کردن از خود در برابر خشم دیگران هم می‌تواند در ما ایجاد خشم کند. به ویژه اگر حملۀ شخصی بسیار خشونت‌آمیز باشد. اگر بتوانید آن را تحمل کرده و آرام بمانید، جملۀ کلامی بالاخره به پایان خواهد رسید. افرادی با هوش هیجانی اجازه نمی‌‌دهند دیگران آن‌ها را عصبی کنند، وقتی خشم آرام گرفت در فرد دیگر برای انجام یکی از کارهای زیر تمرکز کنید:

1-اگر لازم است عذرخواهی کنید.

2-اگر نیاز است توضیح دهید اما اگر فقط عذر و بهانه دارید، بهتر است تنها به عذرخواهی اکتفا نمایید.

3-راه‌حلی پیشنهاد دهید. بیندیشید که واقعاً چه کاری می‌توانید برای بهترشدن شرایط انجام دهید و آن را پیشنهاد کنید یا بپرسید «چه کار می‌توانیم انجام دهیم؟»

پیشنهادهایی برای پذیرفتن انتقاد:

برای اکثر ما سخت است که مورد انتقاد واقع شده یا زیر بار خشم کسی قرار بگیریم بدون اینکه آزرده، عصبانی یا شرمگین شویم. اگر با کنترل خود در این شرایط مشکل دارید، پیشنهادهایی در زیر ارائه شده است.

1-وقتی از طرف فرد دیگری مورد حمله قرار می‌گیرید، به خود بگویید «من می‌توانم این را تحمل کنم، قبلاً هم این کار را انجام داده‌ام و دوباره هم می‌توانم . من دلیل خشم او نیستم. من مشکلی ندارم. سالم هستم و آرام خواهم ماند» تکرار عبارت‌های مثبت به مغز منطقی شما کمک می‌کند کنترل احساستان را به دست گیرد.

2-اگر فکر می‌کنید مورد انتقاد قرار خواهید گرفت، سعی کنید قبل از آن زمان این موقعیت را تصور کنید. بلافاصله بعد از آن خود را در حال انجام تمرین‌های ریلکسیشن ببینید.

3-تصمیم بگیرید که از آن انتقادات و نظرات چیزی بیاموزید. به خاطر داشته باشید که این فرصتی برای رشد شماست. فرصتی تا بتوانید انسان عالی‌تری شوید.

4- به خاطر داشته باشید که برای آرام‌شدن، آرام و عمیق نفس بکشید.

5-حالت تدافعی به خود نگیرید، ساکت باشید خود را وادار به گوش‌دادن کنید.

6-بعد از شنیدن انتقاد، با خود در مورد احساسات و عکس‌العمل‌هایتان صادق باشید.اگر نمی‌توانید آن‌ها را با شخص انتقادگر در میان بگذارید بعداً در یادداشت‌های خود ثبتشان کنید.

7-درک خود را از آن چه فرد مقابل در موردتان گفته، جمع‌بندی کنید.

8-برای تغییر از خود تمایل نشان بدهید حتی اگر فرد منتقد اغراق کرده باشد، حرفش می‌تواند تاحدودی درست باشد.

برای یادگیری سایر مهارت های ده گانه زندگی روی لینک زیر کلیک کنید:

مهارت های ده گانه زندگی

 

 

 

مدیریت استرس ، اضطراب و سایر هیجانات منفی

مهارت مدیریت هیجانات منفی مثل استرس ، ترس، اضطراب ، نگرانی ، وحشت و هراس فرد را قادر میسازد تا در شرایط مختلف زندگی، واکنش مناسبی نسبت به رویدادها داشته باشد و بتواند زندگی موفق تری را تجربه کند. قطعا میزان بیش از حد این هیجانات منفی منجر به ضعف سیستم ایمنی، افزایش بیماری‌های مزمن، ضعیف‌شدن حافظه و مهارت‌های شناختی می‎‌شود و نیازی به اشاره نیست که روابط را نیز تضعیف می‌کند، افراد با هوش هیجانی بالا، تلاش می کنند تا با خودشناسی، آگاهی و دانایی خود را در این زمینه افزایش دهند و در نهایت شخصیتی سالم همراه با آرامش برای خود بسازند.

در این سلسله آموزش ها ( در 5 پادکست جداگانه )به هیجانات منفی زیر اشاره شده است و توضیحات لازم برای معالجه ، درمان ، کنترل و اداره انواع احساسات و هیجانات منفی ارائه شده است

1-استرس  Stress

2-ترس Fear

3- اضطراب Anxiety

4- نگرانی Worry

5- هراس Phobia

6- وحشت Panic

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی قسمت اول دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

لینک دانلود فایل صوتی قسمت اول

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی قسمت دوم دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

لینک دانلود فایل صوتی قسمت دوم 

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی قسمت سوم دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

لینک دانلود فایل صوتی قسمت سوم

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی قسمت چهارم دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

لینک دانلود فایل صوتی قسمت چهارم

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی قسمت پنجم دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

لینک دانلود فایل صوتی قسمت پنجم

 

همه ما برای ارزیابی صحیح از حالات روانی خود نیاز داریم که خودآگاهی و دانایی بیشتری نسبت به انواع احساسات و هیجانات منفی که طول روز تجربه می کنیم و روند رشد و پیشرفت ما را مختل می کند بدست آوریم.

1-استرس  Stress

فرض کنید که هفته بعد امتحان دارید.

یا این‌که می‌دانید فردا صبح یک مصاحبه شغلی مهم دارید.

یا یک چک خیلی مهم با مبلغ بالا دارید که دو روز بعد باید نقد شود.

در چنین شرایطی  وقتی می‌گویید به من استرس وارد شده ممکن است منظورتان این باشد که یک عامل بیرونی وجود دارد که برای شما، تنش ایجاد کرده است، منظور شما از استرس، پاسخ بدن به عامل استرس زا و فشارهای محیط است.

تشخیص استرس مفید از غیر مفید

تشخيص اينکه استرس ما در چه حدی است و اينکه آيا اين استرس مفيد است يا آثار منفی روی کار و زندگی ما دارد گاهی مشکل است.

برای تشخيص بين اين دو حالت، بهترين کار اين است که دقت کنيم ببينيم به واسطه استرسی که داريم کار و مسئوليتی را که در حال انجام آن هستيم خوب انجام می دهيم يا نه؟ اگر خوب انجام می دهيم، استرس ما مفيد است.

مثلا برای کنکور مقداری استرس داريم و همان باعث مي‌شود برنامه ریزی بیشتری داشته باشیم تمرکز بیشتری روی موضوع  داشته باشیم و بهتر درس بخوانیم ، اما اگر آن استرس برای ما آنقدر مشغله ذهنی ايجاد می کند که مدام درگيری فکری داريم و حتی دچار تپش قلب می شويم، تمرکزمان را از دست می دهيم و…. يعني استرس مان بيش از اندازه شده و ديگر مفيد نيست. يا زمانی که اين استرس باعث ايجاد ناراحتي زياد و سلب آسايش دايمی ما شود هم مشخص می شود که از ميزان طبيعی فراتر رفته است ، در واقع استرس به میزان کم مثل نمک برای غذای زندگی لازم است ولی قطعا زیادی آن باعث شوری غذا می شود.

 

2-ترس Fear

احساسی است که بین انسان و حیوان مشترک است، ترس زمانی است که خطر واقعی است مثل آتش سوزی ، سقوط هواپیما و زلزله و …..

3- اضطراب Anxiety

اضطراب (برخلاف ترس) زمانی است که خطر واقعی نیست ، در اینگونه موارد همه چیز نرمال است ولی افراد احساس و هیجان منفی را در قالب اضطراب تجربه می کنند ، مثل اینکه هواپیما در حال صعود است ،مسافران در کمال آرامش مشغول خواندن روزنامه یا صرف قهوه هستند و همه چیز نرمال است، ولی افراد دچار اضطراب به دلیل خاطرات دوران کودکی و پیش نویس زندگی (لایف اسکریپت ) دچار احساسات و هیجانات منفی می شوند .

4- نگرانی Worry

نگرانی مانند خشم پدیده ای آموخته شده است و در واقع به الگوهای گذشته ما برمی گردد، مثل اینکه وقتی مسافری در سفر دارید دچار نگرانی های بی مورد می شوید و افکار منفی تا رسیدن آن فرد به مقصد شما را رها نمی کند

5- هراس Phobia

هراس یا فوبیا یک هیجان منفی مثل سخنرانی در جمع  می باشد، فردی که دچار این هیجان منفی می شود دارای علائمی مثل لرزش دست ، لرزش صدا ، عرق کردن و سرخ شدن صورت می شود

6- وحشت Panic

این نوع هیجان منفی بسیار شدید می باشد وگاهی به صورت حمله عصبی یا پنیک اتک فرد را دچار وحشت میکند و با علائمی مثل احساس خفگی ،فرد را درگیر می کند .

علل و عوامل اصلی انواع هیجانات منفی

 

1-عامل ارثی و ژنتیک

2-عامل روانی واجتماعی و تربیتی

 

 در حالت دوم که کاملا پدیده ای آموختنی میباشد به محیط تربیتی دوران کودکی، محیط اجتماعی ، باورها ، برداشت ذهنی افراد از پدیده مورد نظر و نحوه ارزیابی برمی گردد .

با هیجانات منفی مقابله کنيم يا از آن فرار کنيم؟

 

هرکسي با هیجانات منفی خود به روشي برخورد مي‌کند؛ بعضي ترجيح مي‌دهند از کنار آن رد شوند. برخي سعي مي‌کنند از آن دوري يا به عبارتي اجتناب کنند و برخي هم ترجيح مي‌دهند با آنها رودررو شوند و با آنها مقابله کنند .

اول از همه بايد گفت فرار و اجتناب از موقعيت‌هاي اضطراب‌زا نه‌تنها مشکل را بهتر نمي‌کند بلکه آن را تشديد هم مي‌کند عدم رو در رو شدن با موقعیت اضطراب زا باعث میشود هرگز نتوانیم از اضطراب آن مسئله در امان باشیم و حتی فکر کردن به آن موقعیت هم دوباره ما را دچار تنش و اضطراب کند .

در صورتی که اگر در آن موقعیت قرار بگیریم متوجه میشویم آنقدر ها هم که فکر میکردیم موقعیت خطیر و آزارنده نبوده و مقابله با آن شرایط موجب تعمیم موقعیت اضطراب زا به موقعیت های دیگر شود .لذا در پادکست های فوق راههای معالجه ، درمان و کنترل هیجانات منفی ارائه و پیشنهاد شده است.

در 5 پادکست بالا توضیحات مبسوطی ارائه شده که حتما برای شما مفید خواهد بود

 

فایل صوتی قسمت اول

 

در قسمت اول  در خصوص  6 مورد از انواع احساسات وهیجانات منفی (استرس ، ترس، اضطراب ، نگرانی ، وحشت و هراس ) توضیحاتی ارائه شده است

همچنین به چرایی ، علل و عوامل تجربه این احساسات و هیجانات منفی اشاره شده است

 

فایل صوتی قسمت دوم

 

در قسمت دوم به اضطراب ادراکی که عامل ایجاد آن روانی و اجتماعی می باشد پرداخته شده است ، مطالب عنوان شده در این جلسه به شما کمک می کند ، خودآگاهی بیشتری در مورد اطلاعات غیر واقع بینانه و باورهای اشتباه پیدا کنید

در خصوص 3 پدیده بسیار مهم مرگ ، تنهایی و تصمیمات مهم زندگی که در بیشتر موارد عامل اصلی اضطراب می باشد توضیحات جامعی ارائه شده است

همچنین در این بخش به عملکرد مغز در قسمت پسین ، میانی و پیشین اشاراتی شده است

 

فایل صوتی قسمت سوم

 

در قسمت سوم که ادامه مباحث جلسه دوم می باشد ، در خصوص نظام ارزیابی درست و بالغانه ، باورهای اشتباه و غیرواقع بینانه و نظام ارزشی افراد با شخصیت سالم مطالبی مفید ارائه شده است

 

فایل صوتی قسمت چهارم

 

در قسمت چهارم به چگونگی، درمان ، معالجه، کنترل و اداره انواع هیجانات منفی پرداخته شده است و در نهایت تکنیک هایی ارائه شده است 

 

فایل صوتی قسمت پنجم

 

در قسمت پنجم به مدیریت استرس پرداخته شده است ،استرس هایی که مربوط به سبک زندگی افراد با توجه به شرایط کنونی اتفاق می افتد ، مثل تحویل یک پروژه کاری در موعد مقرر ، کنکور ، پایان نامه یک دانشجو و ….

همچنین توضیحات کاملی در خصوص ماتریکس آیزنهاور جهت برنامه ریزی ، اقدام و پیشبرد کارها در جهت کاهش استرس و حفظ آرامش ارائه شده است.

 

لازم به ذکر است با توجه به سبک زندگی امروزه بخش مهمی از مدیریت هیجانات منفی، برخورد با استرس است. سال‌هاست که ما از اثرات مخرب فشار بیش از حد اطلاع داریم و هشدارها همه جا هستند. استرس بیش از حد منجر به ضعف سامانۀ ایمنی، بیماری‌های مزمن، ضعیف‌شدن حافظه و مهارت‌های شناختی می‎‌شود و نیازی به اشاره نیست که روابط را نیز تضعیف می‌کند با این حال هنوز هم سعی داریم از حد خودمان فراتر برویم.

 

چرا دچار استرس می شویم ؟

 

منبع استرس می‌تواند بیرونی (سررسید پروژه‌ها و کارها) یا درونی (من باید فلان کار و فلان کار را انجام دهم) باشد. بعضی از منابع استرس تحت کنترل ما هستند و بعضی خیر. هیچ یک از ما نمی‌توانیم استرس‌هایی را که تحت کنترلمان نیستند، از میان برداریم: مثل تعدیل نیروی کار سازمان ، اما می‌توانیم انتخاب کنیم که مسئولیت آن چه تحت کنترل ماست، بپذیریم و برای کاهش اثرات منفی و تطبیق خود با شرایطی که تحت کنترل ما نیستند، تلاش کنیم.

مطالعات به روشنی نشان می‌دهند کسانی که تمام انرژی‌شان را صرف یک بخش از زندگی‌شان می‌کنند، تأثیرات استرس را آسان‌تر نشان می‌دهند. داشتن دلبستگی‌های متعدد که زمان و نیروی خود را صرف آن کنیم، موجب می‌شود که اگر چیزی در یک زمینه خوب پیش نرفت (که غیرقابل اجتناب هست) بتوانیم در برابر آن آشفتگی مقاومت کنیم زیرا چیزهای دیگری داریم تا به وسیلۀ آن‌ها هویت و لذت کسب کنیم. کسانی که هویت خود را وقف جای خاصی مثل سازمانشان می‌کنند، در دوران سختی صدمۀ شدیدتری به آن هویت می‌زنند. تعدیل نیروی کار، شکست یک پروژه یا «انتقال افقی» می‌تواند هویت ما را به کلی مخشوش کند.

تعادلی در زندگی خود ایجاد کرده و زمانی را به فعالیت‌های شخصی خود اختصاص دهید، در این صورت انرژی بیشتری خواهید داشت و احساس شکست کمتری در صورت درست پیش نرفتن کارها خواهید کرد.

 

پیشنهادهایی برای کنارآمدن مناسب با استرس

 

1-از انکارکردن دست بردارید. اعتراف کنید که استرس دارید و نمی‌توانید همه چیز را کنترل کنید. گوش به زنگ زمانی‌هایی باشید که انرژی یا تمرکز خود را از دست می‌دهید: این‌ها نشانۀ این هستند که شما می‌بایست الگوی رفتاری خود را تغییر دهید.

 

2-باور کنید که شما فردی پویا و در حال تغییر هستید. همان‌طور که دنیا هم قابل تغییر است. انعطاف‌پذیر بودن به جای پا در یک کفش کردن و امتناع از تغییر، کلید مهم خنثی‌کردن تأثیرات استرس است.

 

3-اهداف واقع‌گرایانه‌ای برگزینید. آنچه را که واقعاً مهم است انتخاب کرده و بقیۀ «اجبارها»یتان را رها کنید.

 

4-وقتی به کمک نیاز دارید از دیگران درخواست همیاری کنید و از «نه» گفتن در قبال هر چیزی که با اولویت‌های شما همخوانی ندارد، نهراسید.

 

5- در هر شرایطی، حداقل یک روز از محیط کار یا منبع اصلی استرس دور باشید.

 

6-از تمرین‌های ریلکسیشن برای آرام‌کردن خود استفاده کنید.

 

7-ورزش کنید به جای آن که با وقت‌گذاشتن بیش از اندازه خود را از نفس بیاندازید. نرمش‌های معمولی در حقیقت به شما زمان بیشتری خواهند داد زیرا به طور چشمگیری انرژی شما را افزایش می‌دهند.

 

8-حداقل هفته‌ای یکبار در یکی از فعالیت‌هایی که از آن لذت می‌برید و شما را آرام می‌کند، شرکت کنید. هر سرگرمی لذت‌بخش یا تفریحی می‌تواند این تأثیر را داشته باشد. سعی کنید که این فعالیت چیزی کاملاً متفاوت با زمینۀ کاریتان باشد تا بتواند بخش‌های دیگر وجودتان را تقویت کند.

 

9-به اندازۀ کافی بخوابید کارهای دیگر را کنار گذاشته و زودتر به رختخواب بروید.

 

10-کتابی خوب در زمینۀ مدیریت استرس بخوانید و آنچه را گفته، تمرین نمایید.

 

مهارت های ده گانه زندگی را در لینک زیر بیاموزید 

مهارتهای ده گانه زندگی طبق توصیه سازمان بهداشت جهانی

خودشناسی به شما کمک می کند تا با پیش نویس زندگی خود آشنا شوید و اطلاعات و باورهای درست و مناسب را جایگزین پیش فرض های اشتباه نمایید. 

دوره جامع تحلیل رفتار متقابل TA روشی برای خودشناسی و آشنایی کامل با مهارهای سطح ناخود آگاه و پیش نویس زندگی می باشد و به شما کمک می کند زندگی موفق تری را تجربه کنید 

 

 

 

 

خودشناسی

خودشناسی و خودآگاهی

 

خودآگاهی  به معنای آگاهی و اشراف کامل نسبت به خویشتن می باشد،اگر از آنچه در درونمان رخ می دهد آگاه نباشیم، پاسخ هایمان احتمالا پاسخ های مناسبی به محیط و اطرافیان نخواهد بود.

 به عنوان مثال اگر روز خود را با تجربه ای ناخوشایند آغاز کرده باشید این تجربه می تواند شما را کج خلق و نامطبوع کند، ممکن است خودتان هم از چنین چیزی آگاه نباشید، وقتی بالاخره کسی شما را متوجه عصبانیت و کج خلقیتان می کند، حیرت زده از حال خود آگاه می شوید. 

 

خودشناسی به معنای چرایی احوال و چرایی رفتار می باشد، یعنی من  از احساسات خود شامل غم،نگرانی، بیحوصلگی،ترس،خشم و… آگاه باشم و با خودشناسی بتوانم  چرایی احوالات خودم را شناسایی و در نهایت بتوانم از حال بد به حال خوب تغییر وضعیت دهم.

همچنین با خودشناسی چرایی رفتار  خودم در ارتباط با دیگران مبنی بر عصبانیت، نفرت، شک، کینه ،دشمنی، شک و سوظن را تشخیص دهم و بتوانم احساسات و رفتارهای جایگزین مثبت شامل امید ، اطمینان ، شورو شوق، اشتیاق، لذت ، قدردانی و عشق را در وجودم بیافرینم.

وقتی کسی عصبیمان می کند عدم خودشناسی  ما را به دردسر می اندازد. گاهی بیش از اندازه عصبانی می شویم ،پیام های والد درونمان بازنوازی می شود و به ناگاه رفتاری نشان می دهیم که بعدها از آن شرمسار خواهیم شد، 

گاهی به پاسخ هایمان که در دوران کودکی یاد گرفته ایم،باز می گردیم- وقتی سرپرست بر سرمان داد می کشد، در خود جمع می شویم ، این عکس العمل ممکن است به دلیل زنده شدن خاطره ی قدیمی از کودکی به واسطه توهین کلامی در ما ایجاد شود .

 

هرچه خودآگاهی و خودشناسی ما بیشتر می شود آسان تر می توانیم رفتار خود را با دیگران تطبیق دهیم و روابط و داد و ستدهای ما برای هر دو طرف رضایت بخش تر خواهد بود . اشراف بیشتر نسبت به افکار و احساسات خود و آگاهی بیشتر از احساساتمان در حین تجربه ی آن ها ، هوش هیجانی ما را تقویت می کند.

 

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی مهارت خودآگاهی دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

 دانلود مهارت خودآگاهی

پادکست مهارت خودآگاهی بالا (بمدت 45 دقیقه آموزش مفید) به شما کمک می کند افکار، احساس و رفتار خود را شناسایی  و به خودشناسی عمیق تری از خود برسید.

 

پیشنهادهایی برای شروع خودشناسی :

به درون خود نگاه کنید، ما هر روز با پیام هایی از دنیای خارج بمباران می شویم، ولی اغلب از برقراری ارتباط با دنیای درون خود عاجزیم. در زیر روش هایی برای شناخت خود آمده است :

1-یادداشت روزانه :

سعی کنید در مورد این سوال بنویسید: چه چیز برای من مهم است ؟ بعد از این که چند روز در رابطه با این موضوع نوشتید، از خود بپرسید : آیا این شیوه ای که من وقتم را صرف می کنم، نشان دهنده ی آن چیزی است که برایم مهم است ؟

2-با ترجیحات کاری خود به عنوان نشانه ای از علایقتان در ارتباط باشید،

به جای قبول هر پروژه ای، سعی کنید در فعالیت هایی که به آنها علاقه دارید، شرکت کنید. اگر از خودتان آن قدر دور شدید که دیگر نمی دانید چه چیز را دوست دارید، درباره ی چیزهایی که در گذشته واقعا دوستشان داشتید بنویسید.

3-در مورد اینکه احساس خاصی را در کجای بدنتان احساس می کنید، آگاهی کسب کنید:

گردن، شانه ها ،فک ،گلو، شکم یا سینه . اگر با پاسخ های فیزیکی تان هماهنگ شوید، به جای آن که در دام احساسات ناخوشایند و غیر قابل کنترل اسیر شوید،می توانید انرژی را هدایت کرده و به نرمی واکنش نشان دهید .

4-عادت بررسی خود و خود :

کنجکاوی را در وجودتان تقویت کنید . خود را از منظر سوم شخص ببینید. درباره افکار خود بیندیشید.بیشتر از اینکه اجازه دهید عملکرد خودکار و ماشین وار داشته باشید، با خود و جریان احساسات هوشیارتان هماهنگ شده و بدین گونه حالت حساس خود را پیدا کنید .

5-روزانه 15-20 دقیقه را صرف تفکر در مورد خود و آگاهی سازی کنید.

در برنامه روزانه خود زمان مشخصی را به این کار اختصاص دهید و نگذارید مسائل دیگر مزاحم این کار شوند. در این مدت، کاری را در سکوت و آرامش انجام دهید مثل قدم زدن ، نوشتن ، نقاشی کشیدن و یا مراقبه و اجازه دهید افکارتان جاری شوند.

6-در مغز و بدن شما چه می گذرد ؟

حداقل به مدت دو هفته جدولی همراه خود داشته باشید و اطلاعاتی از شرایط فیزیکی و احساسی خود در آن بنویسید :

میزان قند خون ،فشار،ضربان قلب،تعرق، احساسات مثبت یا منفی (شادی یا غم )

7-وقتی احساس تنش یا کمبود انرژی کردید، سریع آنرا تغییر داده و تصحیح کنید:

 کمی هوای تازه استنشاق کنید، به فضای سبز بروید و با تغییر فضای پیرامونتان کمی پیاده روی کنید، بایستید و عضلاتتان را کش بیاورید، شانه هایتان را کمی ورزش دهید،یا چند حرکت کششی انجام دهید، منتظر نشوید دستی از بیرون زندگی شما را تغییر دهید برای تغییر شرایط و حالات خود و بالا بردن سطح انرژی تان تلاش کنید .

8- به این نکته آخر بسیار توجه کنید :

افزایش خودآگاهی و خودشناسی یعنی شما آگاهی بیشتری از “چیزهای بد”  پیدا می کنید،یعنی آن نکاتی در خودتان که عموما دوستشان ندارید،مشکلات و چالش های عادی هستند، این را بپذیرید که هرگز آن قدر باهوش و قدرتمند نخواهید شد که تمام نقایص خود را برطرف کنید. خودآگاهی بدین معنا است که اول از وجود مشکل آگاه باشید و دوم بتوانید آن را به چالش و مبارزه تبدیل کنید؛

-وقتی علت حال بد خودتان را پیدا کردید ،مشکل خود را به دقت بنویسید و از خودتان بپرسید چه کاری می توانم برای حل مشکلم انجام دهم ،تمام راه حل هایی که به ذهنتان می رسد بنویسید حتی اگر احمقانه به نظر می آیند(چون اغلب همان راه حل های احمقانه دارای اجزای مفید هستند)

خودشناسی به روش یونگ 

یونگ می‌گوید: «هیچ‌کس با تصور نور به نور حقیقت نمی‌رسد، ولی به کمک شناخت تاریکی‌ها می‌توان به روشنایی حقیقت دست یافت.»

شناخت نیمه‌ تاریک وجود، ما را در پیداکردن راه و روش زندگی و استقبال از تاریکی‌های درون‌مان راهنمایی می‌کند. شاید برای‌تان سؤال باشد که سایه چیست؟ و چگونه به وجود می‌آید؟ سایه کوله‌باری نامرئی است که ما آن را حمل می‌کنیم و همچنان که بزرگ می‌شویم، تمام جنبه‌هایی را که برای ما‌، دوستان و خویشاوندان‌مان قابل پذیرش نیستند، در آن جای می‌دهیم. رابرت بلای (نویسنده) معتقد است که ما در چند دهه‌ٔ اول زندگی‌مان این کوله را پر می‌کنیم و در بقیهٔ عمر تلاش می‌کنیم که هر آنچه را در کوله‌مان گذاشته‌ایم، برای سبک‌تر کردن بار خود از آن بیرون بریزیم.

دبی فورد می‌گوید ما هموراه درباره‌ٔ آنچه سایهٔ درون ماست و قصد مخفی کردنش را داریم، فرافکنی می‌کنیم و به دیگران نسبت می‌دهیم. او همچنین می‌گوید کشف سایه‌ها علاوه بر آرامشی که برای‌مان در پی دارد، ما را از قضاوت کردن دیگران هم باز می‌دارد، چون می‌دانیم هر آنچه به دیگران نسبت می‌دهیم در درون خود ما هم هست.

خودشناسی بعد از آنکه درک روشنی از جهان درون‌مان به ما می‌دهد، کمک می‌کند تا آنچه را سال‌هاست مخفی کرده‌ایم از گنجینه‌ٔ وجودمان بیرون بکشیم. دبی فورد باور دارد که یافتن سایه‌های وجودمان نوعی پذیرش است که باعث می‌شود مشکلاتمان را شناسایی کنیم و برای همیشه از آنها رها شویم.

به محض اینکه با سایه‌های زندگی‌تان روبه‌رو شوید و آن را بشناسید، شفا از راه می‌رسد و از پس آن عشق وارد می‌شود. همان‌طور که دیپاک چوپرا می‌گوید: «در وجود هر انسانی یک الهه یا خدا در حال رشد است که فقط یک آرزو دارد؛ می‌خواهد متولد شود.»

در این ویدئو آموزشی در خصوص نیمه تاریک وجود، توضیحات جامع و کاملی ارائه شده که حتما برایتان مفید خواهد بود.

 

مزیت های خودشناسی

1. رسیدن به شادکامی

خودشناسی به شما برای حرکت به سوی تحقق آرزوهایتان کمک می‌کند. در واقع هر چه بیشتر خود را بشناسید تصویر روشن تری از آرزوهای خود خواهید داشت. و با آگاهی ببیش تری در این مسیر حرکت خواهید کرد. از طرفی وقتی رفتار شما با احساسات، ارزش‌ها و باورهای شما تطابق داشته باشند، با تضاد و چالش کمتری مواجه خواهید شد. پس آرامش و شادی بیشتری را در زندگی تجربه خواهید کرد.

وقتی خودتان را بهتر بشناسید چهارچوب‌هایی برای زندگی خود مشخص می‌کنید و مطابق با آن اصول عمل می‌کنید که به شما در تصمیم گیری مناسب و حل مشکلات زندگی کمک می‌کند.

2. افزایش خودکنترلی

خودشناسی باعث می‌شود که نقاط ضعف و قوت خود را بهتر بشناسید. پس سعی می‌کنید نقاط ضعف خود را کاهش دهید و نقاط قوت خود را تقویت کنید. به گونه ای که بتوانید بر عادت‌های بد خود غلبه کرده و با آگاهی در جهت رفع محدودیت‌ها و مشکلات خود قدم بردارید.

3. مقاومت در برابر فشارهای اجتماعی

همۀ ما، در خانواده و تحت شرایط محیطی به خصوصی متولد می‌شویم و رشد می‌کنیم. در واقع انسان در هر کجا که رشد کرده باشد تحت تأثیر مجموعه ای از آموزش‌های آن محیط بخصوص است. که بر تفکر و رفتار ما تاثیر می‌گذارد و آن را شکل می‌دهد. خیلی اوقات تصمیم‌هایی می‌گیریم که ناخودآگاه تحت تاثیر محیطی که در آن رشد کرده ایم است.

خودشناسی فرایندی ست که به هر انسانی که خواهان دست یافتن به انتخاب آگاهانه است کمک می‌کند. هنگامی که شما ارزش‌ها و اولویت‌های خود را در زندگی مشخص کنید برای انجام کاری که تمایلی برای پذیرش آن ندارید کمتر تحت تاثیر فشار‌های اجتماعی قرار می‌گیرید.

برای خودشناسی بیشتر می توانید کتاب هایی که در این ویدئو معرفی شده را مطالعه فرمایید

خودشناسی یعنی، من به دنبال این باشم که خودم را، واقعیت درونی‌ام را، به حقیقتی که جریان دارد، نزدیک و نزدیک‌تر کنم و برای این کار باید از کل وجودم، یعنی از مجموعه باورها، افکار، احساسات و رفتارهایم شناخت و آگاهی کاملی بدست آورم به عبارت دیگر ما با خودشناسی، به درک و دریافتی درست و شفاف از شخصیت خود و مجموعه‌ای از ویژگی‌ها، انگیزه‌ها، اعتقادات ،پای بندی‌ها و عملکردهای‌مان دست یافته و در مسیر رسیدن به مطلوب حقیقی حرکت و پویایی خود را ادامه می‌دهیم.

 

هرگاه رَّد پای کسی که
آرامشم را گرفته بود دنبال کردم،
به خودم رسیدم…!

آندره ژید

تمرین‌های خودشناسی برای رسیدن به موفقیت

 

1. نه گفتن به خود را تمرین کنید

برای اینکه بتوانید به موفقیت‌های بزرگ و دستاورهای پایدار برسید لازم است که به برخی از لذت‌ها و خوشی‌های زودگذر نه بگویید. نه گفتن به خود یک مهارت است و مانند بسیار از مهارت‌های دیگر با تمرین کردن تقویت می‌شود. هرچه بیشتر در برابر امور کوچک به خود نه بگویید، قوی‌تر شده و در مقابل وسوسه‌های بزرگ مقاومت بیشتری نشان می‌دهید.

تماشای فیلم، رسانه‌های اجتماعی و فعالیت‌های مجازی از کارهای بسیار لذت بخشی است که روزانه وقت بسیار زیادی از افراد می‌گیرد و اجازه نمی‌دهند که افراد به کارهای دیگر خود بپردازند. البته استفاده از این امکانات اشتباه نیست اما لازم است که زمان پرداختن به آن‌ها را کمی محدود کنید تا وقت بیشتری برای کارهای مهم خود داشته باشید.

2. از واکنش‌های ناخودآگاه بپرهیزید

تقویت خودشناسی باعث می‌شود که افراد در موقعیت‌های مختلف واکنش‌های عاقلانه ای از خود نشان دهند. افرادی که به خودشناسی نرسیده‌اند در شرایط بحرانی واکنش‌های عجولانه ای می‌دهند که منجر به بدتر شدن شرایط می‌شود. در شرایط استرس زا که خشمگین هستید یا احساس سرخوردگی می‌کنید، یک نفس عمیق بکشید تا آرام شوید. در این صورت می‌توانید شرایط را ارزیابی کنید و مناسب‌ترین برخورد را داشته باشید.

3. عیب و نقص‌های خود را بشناسید

همه‌ی انسان‌ها عیب‌هایی دارند و هیچ کس کامل نیست. اینکه افراد عیب‌های خود را بدانند ولی مسئولیت آن‌ها را قبول نکنند هیچ فایده ای نخواهد داشت. اکثر مردم به دیگران انتقاد می‌کنند اما از عیب‌های خود چشم پوشی می‌کنند. مهارت خودشناسی کمک می‌کند که افراد عیب‌های خود را بپذیرند. با پذیرش عیب‌ها می‌توانید در جهت بهبود آن‌ها تلاش کنید.

4. توجه به حرف‌های خود

افکاری که به ذهن انسان وارد می‌شود همواره مثبت نیست. بسیاری از این افکار منفی هستند و به راحتی می‌توانند زمینه افسردگی و استرس را در انسان ایجاد کنند. واکنش‌هایی که نسبت به پیروزی، شکست و سایر اتفاقات زندگی تان می‌دهید بر ذهن شما تاثیر می‌گذارد. سعی کنید که نسبت به خود مهربان‌تر باشید. اشتباهات را ببخشید و برای پیروزی‌ها به خود جایزه دهید.

5. درک زبان بدن برای رسیدن به خودشناسی

زبان بدن بر افکار و حال روحی شما تاثیر زیادی می‌گذارد. برای درک بهتر حرکات بدنی می‌توانید از خود فیلم بگیرید و خود را تماشا کنید. افرادی که خمیده راه می‌روند و آهسته و نامفهوم صحبت می‌کنند، سطح کورتیزول در بدن شان افزایش می‌یابد و اعتماد به نفس آن‌ها کاهش می‌یابد. در مقابل کسانی که با صدای بلند حرف می‌زنند و راست می‌ایستند اعتماد به نفس بیشتری دارند. این رفتارها باعث افزایش ترشح هورمون تستسترون در بدن شده و به بهبود کارایی فرد کمک می‌کند.

سخنرانی‌های افراد بزرگ را ببینید و به زبان بدن و نحوه برخورد آن‌ها توجه کرده و از این طریق مهارت‌های خود را تقویت کنید.

6. به عقاید متفاوت توجه کنید

به عقاید و نظرات دیگران گوش دهید و در مورد آن‌ها فکر کنید. این کار به شما کمک می‌کند که باورهای خود را بررسی کنید. البته منظور این نیست که باورهای شما اشتباه و باورهای دیگران درست و منطقی است. تبادل نظر و فکر کردن به عقاید دیگران ذهن شما را باز می‌کند. به این صورت می‎‌توانید تصمیم بگیرید که کدام باور درست و کدام باور غلط است.

7. پیشنهاد‌ها و انتقادهای سازنده

هر کسی ممکن است باورهای اشتباه داشته باشد. برای برطرف کردن این اشتباهات بهتر است که دیدگاه تک بعدی خود را کنار بگذارید و از نظرات اطرافیان استفاده کنید. البته بهتر است که برای این کار به سراغ افراد صاحب نظر بروید. مربیان و اساتید کسانی هستند که شما را درک کرده و می‌توانند در این زمینه کمک کنند.

8. مراقبه و مدیتیشن را فراموش نکنید

مدیتیشن یک تمرین بسیار مهم و تاثیرگذار برای رسیدن به خودشناسی است. در هنگام مدیتیشن بر شیوه تنفس خود متمرکز می‌شوید و به این صورت افکار منفی از شما دور می‌شود. برای افراد مبتدی، یک جلسه ده دقیقه ای کافی است. در یک مکان ساکت بنشینید. از بینی نفس بکشید و از دهان خارج کنید.‌ تعداد نفس‌های خود را بشمارید و بر روی آن تمرکز کنید.

عدم خودشناسی

افرادی که مهارت خودشناسی را در خود تقویت نمی‌کنند، در موقعیت‌های گوناگون نمی‌توانند رفتار عاقلانه‌ای داشته باشند. آن‌ها به سرعت عصبانی می‌شوند ، در چالش های زندگی غمگین و نگران می شوند، در شرایط سخت دچار ترس و وحشت می شوند و واکنش‌هایی بر اساس هیجان از خود نشان می‌دهند. در صورتی که فردی که با خودشناسی و آگاهی عمل می‌کند شرایط را ارزیابی می‌کند تا بهترین واکنش را نشان دهد.

بیشتر بدانید :

 

سایه های شخصیت – سفر کشف من حقیقی و شفای زندگی

-خودشناسی به روش TA

ساختار شخصیت- سه حالت شخصیتی (والد -بالغ -کودک ) درTA

 

لازم به ذکر می باشد، مهارت خودآگاهی یکی از مهارتهای ده گانه زندگی طبق توصیه سازمان بهداشت جهانی می باشد، برای یادگیری سایر مهارتها روی لینک زیر کلیک کنید :

 

لینک آموزش مهارتهای ده گانه زندگی طبق توصیه WHO

 

 

 

 

روابط بین فردی

روابط بین فردی با مروری بر تحلیل رفتار متقابل TA

تحلیل رفتار متقابل یکی از شاخه‌های روان‌شناسی مدرن است که توسط دکتر اریک برن، پایه‌گذاری شده است. این شاخه از روان‌شناسی به مطالعه‌ی چگونگی ارتباط و تعامل افراد می‌پردازد. دکتر برن با الهام از تئوری‌های فروید پیرامون شخصیت و ترکیب آنها با مشاهدات شخصی خود پیرامون تعامل انسان‌ها، تکنیک تحلیل متقابل را توسعه داد. تحلیل رفتار متقابل به‌عنوان یک روش موثر با پرده برداشتن از لایه‌های پنهانی مشکلات در تعامل و ارتباط افراد معتقد است که همه از ظرفیت تغییر مثبت و رشد شخصیتی برخوردارند. تحلیل رفتار متقابل فرد را قادر می‌سازد تا خود و افکار و احساساتش را بهتر بشناسد و در جهت ارتقای شخصیت خویش، رفتارهای سالم و سازنده‌ای را اتخاذ کند. با استفاده از این تکنیک بسیاری از کمبودها و مشکلات در روابط میان‌فردی قابل شناسایی و حل خواهد بود. سادگی این تکنیک سبب کاربرد گسترده‌ی آن در زمینه‌های ارتباطات در زندگی شخصی ، مدیریت کسب‌وکار و … شده است

 

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی مهارت روابط بین فردی دارید روی لینک زیر کلیک کنید:

دانلود فایل صوتی مهارت روابط بین فردی  

 

کاربرد تئوری تحلیل رفتار متقابل درارتباطات بین فردی

 

کلید موفقیت در ارتباط بین‌فردی معمولا به اینکه گوینده و پاسخ‌دهنده در کدام حالت شخصیتی خود قرار دارند، بازمی‌گردد. با توجه به ویژگی واقع‌گرایی بالغ، اگر هر دو نفر در حالت شخصیتی بالغِ خود باشند ارتباط بین آن دو ساده‌ترین نوع ارتباط است. اما افراد می‌توانند در هنگام مبادله در هریک از سه حالت‌ شخصیتی گفته‌شده قرار داشته باشند. بر اساس آنکه افراد در ارتباط با یکدیگر از موضع کدام حالت شخصیتی رفتار می‌کنند می‌توان انواع ارتباط میان آنها را پیش‌بینی کرد.

 

ارتباط نه‌تنها یک جنبه‌ی مهم زندگی روزمره است بلکه بخشی از هستی انسان را نیز تشکیل می‌دهد. حتی نوزاد تازه متولدشده به ارتباط، شناخته شدن و تأیید نیاز دارد. نتایج مطالعه‌ای که توسط اسپیتز انجام شده حاکی از آن است که نوزادانی که کمتر مورد نوازش و لمس قرار می‌گیرند یا کمتر در آغوش گرفته می‌شوند با احتمال بیشتری در معرض آسیب‌های فیزیکی و روانی قرار دارند. در واقع همه‌ی ما نیاز داریم که حضورمان توسط دیگران درک شود. برن این نیاز غریزی به شناخت اجتماعی را تحت عنوان عطش شناخت یا نوازش توصیف می‌کند و نتیجه‌ی مطالعه‌ی اسپیتز درباره‌ی نیاز نوزادان به نوازش را به افراد بزرگ‌سال نیز تعمیم می‌دهد. از نظر برن همان‌طور که یک نوزاد به نوازش فیزیکی نیاز دارد یک فرد بالغ نیز نیازمند نوازش به شکل‌هایی نظیر سر تکان دادن، چشمک زدن  دریافت لبخند ، تایید شدن و … از سوی دیگران است.

 

در لینک زیر در خصوص ارتباط موثر و نظام نوازشی توضیحات جامع تری داده شده است:

لینک آموزش ارتباط موثر با دیگران  

 

ساختار شخصیت در تحلیل رفتار متقابل از نظر اریک برن 

 

اریک برن اعتقاد دارد وقتی که دو نفر روبروی هم قرار می­‌گیرند، انگار دو شخصیت سه بخشی روبروی هم قرار گرفته‌اند و هر کدام یک جنبه از این سه بخش را وارد رابطه می­‌کند. پس ما در ساده­‌ترین شکل می­‌توانیم شش نوع رابطه‌ی اجتماعی داشته باشیم:

 

1.کودک ـ کودک

 

وقتی که شما با دوستانتان آب بازی می­‌کنید، وقتی شروع به تعریف جوک و اس ام اس خواندن می‌کنید وقتی با هم شوخی می­‌کنید، وارد یک رابطه‌ی کودک ـ کودک شده‌اید.

2.بالغ ـ کودک

 

این رابطه زمانی اتفاق می‌افتد که یک طرف رابطه با منطق صحبت می‌کند و می‌خوهد تصمیمات منطقی بگیرد، ولی طرف مقابل مدام رابطه را عاطفی می‌کند و با گریه­‌کردن و حرکات عاطفی می‌خواهد بازی را به نفع خودش تمام کند. مثلا تصور کنید که در یک رابطه‌ی زناشویی، شوهر یک قضیه‌ مهم کاری را برای زنش توضیح می‌دهد و از او می‌خواهد که در این مشکل کمکش کند، ولی زن به گریه می‌افتد و از عدم توجه عاطفی مردش گله می‌کند.

3.بالغ ـ بالغ

 

در این نوع رابطه، هر دو طرف منطقی هستند و همه چیز مطابق منطق پیش می‌رود و احساسات و عواطف دخالتی در این رابطه ندارند. مثلا وقتی که دانشجویی با استادش درباره‌ی یک مفهوم آماری صحبت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، این نوع رابطه برقرار می‌شود.

4.والد ـ کودک

 

در این نوع رابطه، یک طرف رابطه نقش پدر یا مادر را بازی می­‌کند و نفر دیگر نیز وارد دوران کودکی خود می‌شود. در بدترین و رایج‌ترین حالت این رابطه، جنبه‌ی سختگیر والد پررنگ می‌شود و امر و نهی کردن‌های مداوم آشکار می‌شود، کودک هم بخش سازگارش را بروز می‌دهد و از امر و نهی والد تبعیت می‌کند.

رابطه‌ی والد ـ کودک همیشه هم این‌قدر وحشتناک نیست؛ کافی است که والد جنبه‌ی حمایت‌گر خود را بروز دهد و کودک طرف مقابل هم جنبه‌ی حمایت‌خواهی خود را؛ در این حالت، رابطه‌ای شکل می­‌گیرد که اریک برن از آن با عنوان «نوازش» یاد کرده است و معتقد است که همه‌ی انسان‌ها به نوازش کردن و نوازش شدن احتیاج دارند.

5.بالغ ـ والد

 

این رابطه نیز بسیار رایج است، به‌عنوان مثال وقتی یک طرف منطقی رفتار می­‌کند یا صحبت می‌کند ولی طرف مقابل انتقادهای سخت­گیرانه، خندیدن و مسخره کردن را شروع می‌کند، نمود این رابطه است. مثلا تصور کنید یک نفر در حال سخنرانی است، یک‌مرتبه از میان جمعیت یک نفر شروع می­کند به بلند بلند خندیدن، انتقاد کردن و مسخره کردن سخنران.

6.والد ـ والد

 

در رابطه‌ی والد-والد هر دو طرف می­‌خواهند ژست یک بزرگ‌سال فهیم را ایفا کنند؛ اگر والد حمایت‌کننده­ خود را بروز دهد، می‌توان حرف زدن در مورد آب و هوا و تأیید حرف یکدیگر را به‌عنوان مثال ذکر کرد ولی اگر والد کنترل‌گر خود را بروز دهد، امکان ختم شدن بحث به دعوا نیز وجود دارد، در این نوع از رابطه هرکس می­‌خواهد حرف­‌های خود را به کرسی بنشاند و هر دو طرف رابطه در نقش پدر و مادر سخت‌گیر فرو می‌روند.

نکته‌ی مهم در تحلیل رفتار متقابل این مسئله است که، مثلث سه‌گانه‌ی کودک، بالغ و والد، یک تقسیم‌بندی سه‌­گانه‌ی ارزشمند است که می‌تواند به ما در تحلیل بسیاری از حوزه‌های رفتاری در مدیریّت کمک کند همچنین با استفاده از نظریه‌ی تحلیل رفتار متقابل، می‌توان به شناخت مشكلاتی كه باعث عدم تعادل در ساختار شخصیّت، ارتباط با دیگران و تكرار بازی‌های روانی و نمایش‌نامه‌ی زندگی می‌شود، دست یافت و راه‌كارهای تغییر و درمان این مشکلات را كشف و ارائه کرد.

تحلیل رفتار متقابل در مقایسه با سایر نظریه های پیچیده و مبهم روانشناسی، با بیانی ساده و جامع، شخصیت انسان ها را در قالب مدلی کاربردی و علمی ارائه می دهد که هرکسی می تواند آن را یاد بگیرد و با به کار بردن آن در زندگی خود رفتارها، احساسات، شخصیت دیگران و شکل ارتباطش با دیگران را تحلیل کند و با این شناخت بتواند در هر شرایط تصمیمی بالغانه اتخاذ کند که در بردارنده بیشترین منافع و حال خوب برای خود و اطرافیان خود باشد.

لینک آموزش مهارتهای ده گانه زندگی طبق توصیه WHO