حال خوب و آرامش

بیان این جملات در ارتباط ممنوع!

برخی جمله ها و کلمات وجود دارند که هرگز نباید آن ها را بیان کنید:

بسیاری از افراد در روابط با همسرشان به علت استفاده نادرست از کلمات، صدمات جبران‌ناپذیری به رابطه‌شان می‌زنند. عبارات می‌تواند شمارا کیلومترها از دیگران دور کند و جالب اینجاست که بعدازآن از خودتان می‌پرسید “چرا رابطه من با همسرم نمی تواند مثبت باشد؟”

مقالات و مطالب علمی نمی‌توانند به شما یاد دهند چه چیزی را به دیگران بگویید و چه چیزی را نگویید. این شما هستید که با در نظر گرفتن رابطه‌تان و خصوصیات طرف مقابلتان باید لیستی از جملات منفی تهیه‌کرده و از به‌کارگیری آن‌ها خودداری کنید.در این مقاله مطالبی جهت تجدید نظر در ارتباط برای شما آمده است. 

4 مورد از این جملات ممنوعه :

1-همیشه/ هرگز:

” تو هرگز به من گوش نمی‌دهی.”

آیا احساس می‌کنید با شنیدن این حرف طرف مقابلتان بیشتر به شما توجه می‌کند؟

بهتر است بگویید :

“من دوست دارم بیشتر با تو در رابطه باشم، خوشحال میشم اگر برام زمان بزاری “

تلاش کنید به‌جای تأکید بر “تو ” از ” من ” استفاده کنید.

شاید این جمله شما درست به نظر برسد و نشان می‌دهد که شما تمایل به تغییر وضعیت کنونی دارید. در استفاده از کلمات نظیر “هرگز ” و “همیشه ” (پیام های والد سرزنشگر درون )دقت کنید.

اگر کسی به شما بگوید ” تو همیشه دیر می‌رسی ” چه احساسی پیدا می‌کنید.

استفاده از این کلمات به‌نوعی ناعادلانه است و حالات تدافعی در فرد ایجاد می‌شود. وقتی فردی در حالت دفاعی می‌رود نباید از او انتظار همدلی و همکاری داشت.

2-من راضی نیستم !

 مبهم و کلی صحبت نکنید مثلا نگویید :”من از رفتارایی که با من داری راضی نیستم!“، حرفتان را واضح و حتی با مثال بیان کنید.  من از فلان رفتار تو فلان جا ناراحتم ، 

تلاش کنید برای مطرح کردن هر موضوعی زمانی مناسب در نظر بگیرید، در زمان تکانه هیجانی و عصبانیت هیچ موضوعی را مطرح نکنید.

3-تو باید…

من برای توکاری را انجام می‌دهم و از شما نیز انتظار دارم در مقابلم این کار را انجام بدهید.

درست است که رابطه همیشه  دوطرفه و بر مبنای تقسیم وظایف تعریف می شود،ولی لازم است گاهی خوبی هایی که در حق طرف مقابلمان انجام می دهیم را از جنبه فرصتی برای رشد خودمان در نظر بگیریم ،

اگر تولد فردی را تبریک می گویید و برای او کادو می گیرید ولی او تولد شما را فراموش می کند، به خودتان یادآور شوید که من با انجام این کار خودم رشد کند و از کار خودم خوشحالم ، حتی اگر او این موضوع را تلافی نکند.

4-پاسخ کوتاه دادن:

در هنگام صحبت کردن  لطفاً از کلمات نظیر اوهوم و … استفاده نکنید. شاید احساس کنید پاسخ‌های تک سیلابی کوتاه هستند و بسیار خوب، اما به یاد داشته باشید که این‌گونه ارتباطات کلماتی ، عمق روابط بین شما کمتر و کمتر خواهد شد.

سکوت، جهل و سخنان کوتاه نشانه این است شما به اینجا تعلق ندارید و در کنار دیگران فقط حضور فیزیکی دارید. با انجام این کارها شما صدمات عمیقی به رابطه تان می‌زنید.

برای دانستن مطالب بیشتر در خصوص ارتباط موثر با دیگران روی لینک زیر کلیک کنید:

لینک ارتباط موثر  با دیگران

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

عزت نفس در رابطه – تحلیل فیلم رگ خواب – رویکرد تحلیل رفتار متقابل

عزت نفس در رابطه – تحلیل فیلم رگ خواب – رویکرد تحلیل رفتار متقابل

دانلود ویدئو از آپارات

در این ویدئو شخصیت لیلا حاتمی ( در نقش مینا) با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بررسی شده است ، مخاطب این تحلیل  بیشتر افرادی هستند که به واسطه مهارهای پیش نویس زندگی خود درگیر وابستگی ، ترس از دست دادن ، عدم ارزشمندی و عدم عزت نفس در  رابطه با دیگران شده اند.

فیلم سینمایی رگ خواب

زندگی زنی تنها، با حجم اندوهی که با خود به دوش می کشد. اندوهی که به خاطر ناراضی بودن پدرش از خود به دوش دارد؛ غم تنهایی و حس بی ارزش بودن که باعث می‌شود خودش را به‌خودی‌خود عمیقاً دوست نداشته باشد؛ محبت و عشق گمشده‌ای که با جدایی عاطفی از پدر، مرگ مادر در کودکی، جدایی از همسر و شکست عاطفی در زندگی مشترک گره خورده در طول مسیر فیلم به‌واسطه آشنایی با مردی به نام کامران ابتدا التیام می یابد و او را از حس عشقی عجیب و بی بدیل سرشار و گرم می‌کند.

قبل از تحلیل فیلم ، ذکر این نکته ضروری است که تهیه کننده و کارگردان فیلم ،حمید نعمت ا.. که بزرگ شده خانواده ای اهل سینما است، در این فیلم جزئیات رابطه را خیلی خوب پردازش می کند، و رابطه مینا و کامران در فیلم رگ خواب را با تمرکز بیشتر روی شخصیت مینا با بازی کم نظیر لیلا حاتمی وبا گریز به خاطرات دوران کودکی مینا بسیار عالی به تصویر می کشد .

نویسنده و تهیه کننده فیلم، با هوشمندی به نقش سناریوی زندگی (پیش نویس دوران کودکی ) در شکل گیری زندگی تلخ مینا اشاره می کند و ریز پردازی های اثر چه در فیلمنامه چه در اجرا، خیلی خوب ما را درگیر شخصیت مینا می کند، لذا  این تحلیل کمک می کند افرادی که با دیدن این فیلم همزاد پنداری بسیاری با شخصیت مینا دارند یا بعضا احساس می کنند نکات مشترکی با شحصیت مینا دارند، بتوانند تا حدودی نسبت به مسایل درونی خودشان واقف ترگردند.

در اولین نگاه، مینا تشخیص اختلال شخصیت وابسته را از آن خود می کند. اما اجازه بدهید کمی عمیق تر بشویم. بیایید از این منظر به مینا نگاه کنیم که چطور ترس هایی که از دوران کودکی در وجود او نهادینه شده اند نه تنها باورها و تفسیرها، احساسها و رفتارها و انتخابهای مینا را تحت تاثیر قرار می دهند بلکه زندگی مینا را به سمتی می برند که خودشان می خواهند. کارگردان در این فیلم خیلی خوب نشان داده که چطور یک نفر می تواند خودش، خودش را به قهقرا بکشاند. 

اما مجموعه ترسهایی که در مینا نهفته اند به این شرح اند که به تفصیل و با استناد به خود فیلم آنها را توضیح داده ام:

-ترس از ترک شدن و یا طرد شدن

-ترس از اینکه نکند دوست داشته نشوم

– ترس از اینکه نکند آنقدر که باید ارزشمند نباشم

-ترس از پس مشکلات به تنهایی برنیامدن 

 

به بیانی دیگر اتفاقات دوران کودکی (پیش نویس زندگی) و شیوه فرزندپروری والدین مینا او را به این باورها رسانده که: 

-آدمهای مهم زندگی من روزی مرا تنها خواهند گذاشت و خواهند رفت، درست مثل مادرم و یا پدرم که هر کدام به نوعی مرا در کودکی تنها گذاشتند.

 

1-آدمهای مهم زندگی من هیچ گاه به اندازه کافی مرا دوست نخواهند داشت و اصولا نیازهای هیجانی من هیچگاه به طور کامل برآورده نخواهد شد، همانطور که در کودکی برآورده نشده است،

2-مینا معتقد است که در درون خودش دچار ضعف ها و مشکلاتی است که اگر کسی از آنها با خبر شود ممکن است او را دوست نداشته باشد.

3-و در نهایت مینا معتقد است باید کسی در کنارش باشد تا او بتواند کارها را بخوبی انجام دهد اگر نه با شکست مواجه می شود.

اما ببینیم این باورها و ترس ها از کجا در زندگی مینا نشسته اند و چطور سر بزنگاه او را از خطر ها آگاه نمی کنند و او را وادار به انتخابها و تفسیر هایی می کنند که در نهایت، مینا را به ورطه افسردگی مضاعف می کشد.

مینا در بسیاری از جاهای فیلم با صدای خودش از پدرش می گوید، و به خوبی پیش نویس زندگی خود را با صدای خودش (گفتگوی ذهنی با پدر ) توضیح می دهد.

 

سوال این است که این پدر با مینا چه کرده؟

دیالوگ مقابل موزه مردم شناسی مینا این گونه است که:”هر موقع من خاک می خوردم پدرم منو دستگیر می کرد”، جالب است که مینا از واژه ی دستگیر استفاده می کند، به نظر شما وقت کسی را دستگیر می کنند چه احساسی به او می دهند؟ مجرم، گناه کار، اشتباه کار، کم ارزش. و این اتفاق چند بار و در چه موارد دیگری برای مینا در کودکی تکرار شده؟

گویا مینا در محیطی بزرگ شده که دائم به او برچسب بی ارزش، زده می شده. و آیا غیر از این است که هر چه والدینمان در کودکی به ما بگویند ما می پذیریم؟

مینا به کامران می گوید:

“پنج سالگی من پر بود از احساس گناه”.

حالا دیگر مینا باور دارد که موجودی اشتباه کار، کم ارزش و لایق سرزنش است،

نشانه های این بی ارزش بودن را زیاد می بینیم، و چندین مورد باور عدم ارزشمندی و عزت نفس در ویدئو توضیح داده شده است .او باور ندارد که می تواند مورد دوست داشتن واقع شود پس با کمترین محبت خودش را به کامران علاقمند و او را فرشته نجات خود می داند.

کامران چه برای اهداف کوتاه مدت خود و چه با رویکرد انسان دوستی برای او کار جور کند،مینا، کامران را فرشته نجات خود می داند و به دنبال ناجی در نقش پیش نویسی قربانی تا جایی پیش می رود که برای کامران خسته کننده می شود، تا جایی که کامران از نقش ناجی به ستمگر شیفت می کند.

در این ویدئو به  ترس های مینا کاملا پرداخته شده ، ترس هایی که دلیل اصلی ناکامی او در روابطش می باشد، اما ترس از ترک شدن مینا از کجا می آید، دیالوگش در کوچه موزه مردم شناسی این اطلاعات را می دهد که مادرش در کودکی فوت می کند، این اولین از دست دادن، بعد از آن با پدری می ماند که مینا دل پری از او دارد.

در جلوی موزه مردم شناسی مینا به کامران می گوید “وقتی من کاربدی می کردم پدرم فقط نگام می کرد، کاش می زدم ولی فقط نگام می کرد و بعد می رفت” گویا پدر در کودکی مینا و در نبود مادر با دریغ کردن حضورش از مینا و به نوعی قهر کردن با او، او را تنبیه می کرده، قهر کردن پدر و نبودن او به موازات نبود مادر، برای کودک به معنی این است که “هم پدرم هم مادرم مرا گذاشته و رفته اند”

و کودکی که در این شرایط بزرگ شود آیا نباید این باور در او شکل بگیرد که “عاقبت من تنها خواهم ماند؟ عاقبت همه مرا تنها می گذارند؟ عاقبت آدمهای مهم زندگی من مرا ترک می کنند؟” اما این باور یا ترس مهیب، با مینا چه می کند؟

اولا مینا در شروع هر رابطه، پیش بینی می کند که این فرد مرا کی و کجا تنها خواهد گذاشت، ترس از این اتفاق، او را وادار به رفتارها و انتخابهایی می کند که نه تنها مشکلات او را کمتر نمی کند بلکه او را به قهقرا می برد.

 وقتی کسی پیش بینی می کند که فلانی مرا ترک خواهد کرد، امکان دو نوع رفتار در او وجود خواهد داشت، توجه کنید افراد با شخصیت های مختلف سبک های مقابله ای متفاوتی برای مواجهه با ترس هایشان دارند:

رفتار نوع اول

که نامش را حمله می گذاریم شامل رفتارهایی مثل اینها می شود: چک کردن گوشی طرف مقابل، چک کردن پیامهای ایسنتاگرامش، پرس و جو از دوستان که فلانی دیروز کجا بود؟ با شما بود؟ اونجا دیگه کی بود؟ دائم پرس و جو کردن از طرف مقابل، ترک کردن رابطه قبل از اینکه او رابطه را ترک کند، وارد رابطه شدن با فرد دیگری قبل از پایان دادن به رابطه قبلی و….، می توان به رفتار های دیگری نیز اشاره کرد. 

رفتار نوع دوم

فرار است، مثل وارد نشدن فرد به رابطه و تنها ماندن، وقتی همسرش نیست زیاد دنبالش را نگیرد و به نوعی برعکس حالت اول، نادیده گرفتن نشانه های نبودن و حضور کم رنگ طرف مقابل، چرا که آنقدرمی ترسد او برود که حتی با او در آن زمینه بحث هم نمی کند و… رفتار های اجتنابی دیگر.

مینا با انجام دادن مجموعه ای از رفتارهایی که برخاسته از ترسهایش است خود و رابطه اش را به اینجا می رساند. در جایی که مینا از فرودگاه برگشته و کامران را با خانم دیگری که گویا از سهام داران رستوران است دیده ، خطاب به گربه ای که گذاشته و رفته می گوید:

“باید خودمو برای رفتنت آماده می کردم بی خود نیست می گن بی صفت”،

غافل از اینکه مینا سالهاست خودش را آماده رفتن آدمها نگه داشته و آنرا پیش بینی می کند. 

در اینجا باید به چند نکته اشاره کنم:

-آیا نباید آدمهای بد وارد زندگی ما شوند؟

یا می توانند وارد شوند اما ما می توانیم با دیدن نشانه ها به موقع آنها را از زندگیمان بیرون کنیم؟

-آیا مینا خیلی قبل تر از اینها متوجه نشده بود که فرد اول زندگی کامران نیست؟

-آیا نشانه های کم تعهدی قبل تر وجود نداشت؟

آیا مینا با بهانه تراشی ها و رفتارهای چسبنده مثل زنگ زدن های پشت هم به کامران، او را به عقب هل نداد؟

و آیا مینا خودش کامران را در زندگیش نگه نداشت؟

پاسخ به این سوالها و جواب متعارض با تصمیم مینا همان مفهومی است که دنبال توضیحش هستیم، اینکه چگونه ترسها و باورهای مرکزی ما، زندگی ما را کنترل می کنند. 

اگر افراد نامناسبی به زندگی شما وارد می شوند که خصوصیات رفتاری آنها را دوست ندارید، به این دلیل است که بخشی از وجود شما نیاز به درمان دارد ، در واقع ترس یا نفرتی که در سطح ناخودآگاهتان نسبت به این افراد هست را باید درمان کنید تا روند این اتفاقات متوقف شد.

 

متاسفانه روی دیگر سکه وابستگی، باور بی کفایتی و عدم عزت نفس است، در اصل در خیلی از افرادی که احساس وابستگی به شخصی می کنند می بینیم که فرد، باور دارد که انسان بی کفایتی است و خود به تنهایی نمی تواند از پس کارهای خود بر بیاید، و این موضوع به دلیل مهارهای سطح ناخودآگاه این افراد می باشد ،

نمونه این نوع از باور را در مینا در دندان پزشکی می بینیم، خصوصا آنجا که مینا پشت در دستشویی و به آرامی با کامرانی که قول داده بود بیاید اما نیامده گفتگو می کند و نگران هزینه درمان است، کامران به راحتی راه حلی پیدا می کند و می گوید از آنها یک شماره کارت بگیر، من پول را می ریزم اما دیالوگ مینا و کلماتی که به کار می برد نشان از باور بی کفایت بودن و ناتوان بودن مینا نسبت به خود است. 

 

ناتوانی در تصمیم گیری و نداشتن مهارت حل مساله را در جاهای دیگری از این روایت در مورد مینا می بینیم. شاید برای بعضی افراد که این سطور را می خوانند و به شدت با مینا همدلی کرده و از شخصیت کامران متنفرند سوتفاهم شود که چرا از سو استفاده های کامران حرفی زده نمی شود. باید توجه داشت که این تحلیل رفتار در خصوص افراد وابسته و دارای کمبود عزت نفس  است و تلاشی برای توجیه انواع کامران ها ندارد.

قطعا ما با این تحلیل می خواهیم به افراد کمک کنیم، در بازشناسی افکار و ترس هایشان و بهبود عملکردشان در زندگی مهارت پیدا کنند و این بستگی به این دارد که افراد چقدر برای خودشان، زندگیشان و آینده شان اهمیت قائل باشند. 

در این ویدئو تلاش کردم تا با بررسی فیلم خوش ساخت حمید نعمت ا… و بررسی شخصیت کاراکتر مینا، نکاتی را متذکر شوم تا افرادی که نشانه های شخصیتی مشابه با شخصیت مینا دارند به خودشناسی بیشتری برسند. امید که در جامعه، هر روز به این رویکرد بیشتر نزدیک شویم که برای حل هر مشکلی در بیرون ، ابتدا سری به درونمان بزنیم .

تحلیل سایر فیلم ها را در لینک زیر ببینید :

لینک تحلیل فیلم ها

اگر می خواهید با پیش نویس زندگی آشنا شوید و روابط خود را بهبود بخشید، پیشنهاد ما این است که پکیج آموزشی از عزت نفس تا ارتباط موثر که طبق استاندارد انجمن بین المللی ITAA  تهیه شده را تهیه فرمایید.

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

 

 

 

 

 

 

ارتباط موثر و مدیریت تنش در رابطه TA

ارتباط موثر و مدیریت تنش در رابطه با رویکرد تحلیل رفتار متقابل TA

در این ویدئو در خصوص راهکار جلوگیری از دعوا و مشاجره توضیحات لازم داده شده است

ما همه روزه بخش زيادي از زمان را به ارتباط برقرار کردن با ديگران مي‌گذرانيم ، هر چه بيش‌تر بتوانيم نيازهاي خود را بيان کرده و نيازهاي ديگران را درک کنيم، بهتر می توانم با دیگران کنار بیایم، توانايي ارتباط موثر به ما کمک مي‌کند تا با ديگران ارتباط کلامي و غيرکلامي موثرتري برقرار نماییم ، یادگیری مهارت ارتباط موثر به افراد کمک می کند سازگاری خود را در ارتباط با دیگران افزایش دهند.

 

همه ما براي برقرار کردن ارتباط با ديگران، صرف‌نظر از اين‌که چقدر با آن‌ها صميمي يا ناآشنا هستيم، با صحبت و گوش کردن (گفت‌وگو) ارتباط برقرار مي‌کنيم. همکلاسي‌ها، دوستان، آشنايان و خانواده همه جزء شبکه گسترده ارتباطي ما هستند که باید بتوانیم صمیمیت در روابط خود با آنها برقرار کنیم .

در وبینار آموزشی مدیریت تنش به مدت 80 دقیقه در خصوص ارتباط متقاطع (Cross )که دلیل اصلی تنش در روابط می باشد توضیحات کامل ارائه شده است، ارتباط متقاطع یکی از انواع ارتباط در نظریه تحلیل رفتار متقابل دکتر اریک برن می باشد .

تحلیل رفتار متقابل Transcriptional Analysis یا به اختصار TAیک تئوری علمی و کاربردی در روانشناسی  طبق نظریه دکتر اریک برن می باشد که می‌توان از آن در جهت ارتباط موثر و بهبود بخش‌های مختلف زندگی از جمله عاطفی ،روابط زندگی شخصی، روابط در محیط کار وجامعه  استفاده کرد.

 

چگونه طرف مقابلم را نقد کنم که ناراحت نشود

 

۱- افراد معمولا در برابر نقد مقاوم هستند به جای این که همسرتان را به دلیل رعایت نکردن نظم انتقاد کنید، هنگامی که نظم را رعایت می کند خیلی او را تقدیر کرده و از او تعریف کنید. این کار به مرور زمان، باعث می شود عدم رعایت نظم او کم رنگ شده و رعایت کردن نظمش بیشتر شود.

۲-  قبل از نقد نقاط منفی او، حتما به نقاط مثبتش فکر کنید و آن ها را به زبان آورید (نقاط مثبتی را ذکر کنید که واقعی باشد، چاخان نباشد!) مثلا تو خیلی خوب و مهربان هستی ولی از فلان رفتارت تو مهمونی یه کم آزرده شدم …

۳- مراقب باشید رفتارش را نقد کنید و نه شخصیتش را. مثلا نگویید “شلخته ای” بلکه رفتارش را مثلا این که هنگام خانه امدن لباس هایش را روی تخت می اندازد یا جوراب و کیفش را کنار اتاق می انداز نقد کنید.

۴- جملاتتان را با ضمیر “من” آغاز کنید و نه ضمیر “تو”. مثلا به جای این که بگویید “تو به ظاهرت نمی رسی و به آراستگیت اهمیت نمی دهی.” بگویید: ” من دوست دارم بیشتر به خودت برسی.”

۵- رفتار منفی طرف مقابل را تعمیم افراطی ندهید. مثلا نگویید :”تو هیچ وقت حوصله ی حرف زدن نداری!” آیا واقعا هیچ زمانی نبوده که او با شما با حوصله حرف زده باشد؟!

تلاش کنید موضوعات را تعمیم افراطی ندهید و قبل از حرف زدن به حرفهایتان فکر کنید

۶- مبهم صحبت نکنید و حرفتان را واضح و حتی با مثال بیان کنید.  مثلا نگویید :”من از رفتارایی که با من داری راضی نیستم!“، هر موضوع را مجزا مطرح کنید.
و برای مطرح کردن هر موضوعی زمانی مناسب در نظر بگیرید

۷- قبل از نقد طرف مقابل، نیتتان را با خودتان مرور کنید! آیا واقعا قصد کمک به او و اصلاحش را دارید یا صرفا می خواهید دلتان خنک شود یا او را ضایع کنید؟؟؟!!! با خودتان رو راست باشید. چون نیت شما در زبان بدنتان حتما اثر گذار خواهد بود.

به هنگام نقد کردن، عزت نفس فرد مورد نظر مورد مخاطره قرار می گیرد، افراد معمولا در برابر نقد مقاوم هستند و (به جز افرادی که عزت نفس بالایی دارند …) بنابراین سعی کنید تا حد ممکن از روش های جایگزین گفته شده استفاده کنید.

در رویکرد تحلیل رفتار متقابل این نکته بسیار ضروری است که برای انتقاد از طرف مقابل حتما باید ابتدا کودک درون او را مورد نوازش قرار دهید تا بتوانید باِلغ شخصیت او را تحت تاثیر قرار دهید .

 

برای برقراری  ارتباط موثر با دیگران ابتدا باید سه وجه شخصیت درون خود را بشناسیم ، با شناخت سه وجه شخصیت درون (والد ، بالغ، کودک) در رویکرد تحلیل رفتار متقابل به راحتی می توانید روابط خود را با دیگران بهبود ببخشید.

هرچه خودآگاهی و خودشناسی ما بیشتر می شود آسان تر می توانیم رفتار خود را با دیگران تطبیق دهیم و روابط و داد و ستدهای ما برای هر دو طرف رضایت بخش تر خواهد بود . اشراف بیشتر نسبت به افکار و احساسات خود و آگاهی بیشتر از احساساتمان در حین تجربه ی آن ها ، روابط بین فردی را بهبود می بخشد.

 

بیشتر بدانید :

بهبود روابط زن و شوهر با متد انجمن بین المللی TA

در صورتی که قصد دارید روابط خود را بهبود بخشید ،و تغییرات بنیادی در زندگی خود ایجاد نمایید پیشنهاد ما این است که محصول زیر را تهیه فرمائید.محصول جامع تحلیل رفتار متقابل حاصل پژوهش ها و جست و جوهای ده ساله ماست که با متد انجمن بین المللیTA تهیه شده است.

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

مهارت همدلی

مهارت همدلی

همدلی توانایی درک دنیای پدیدارشناسی طرف مقابل است به این معنی که فرد بتواند خود را جای دیگری بگذارد و دنیا را از چشم او ببیند و بتواند احساس دیگران را بشناسد و پاسخ مناسب به آن احساس دهد،

در این پادکست به تعریف همدلی و اهمیت موضوع همدلی از دیدگاه هانیز کوهات پرداخته شده و 6 ویژگی مهارت همدلی عنوان شده،که به شما کمک می کند مهارت همدلی را در ارتباط خود با دیگران به خوبی درک کنید و بتوانید ارتباط موثری با دیگران برقرار کنید.

برای گوش دادن به پادکست مهارت همدلی روی فایل ویدئویی زیر کلیک کنید :

اگر نیاز به دانلود فایل صوتی مهارت همدلی دارید روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود فایل صوتی مهارت همدلی

 

همدلی توانایی درک احساس و تجربۀ دیگران است و دو جزء شناختی و عاطفی دارد. جز شناختی یعنی این که فرد بتواند احساس دیگران را بشناسد و تشخیص دهد و جز عاطفی یعنی این که بتواند پاسخ مناسب به آن احساس بدهد. به عبارت ساده تر یعنی این که بتوانید در موقعیت‌های مختلف احساسات دیگران مثل خشم، ترس و غم شان را تشخیص دهید و به صورت درست به آن پاسخ بدهید. اولین شرط همدلی با دیگران خودآگاهی است. فردی که احساسات و روحیات خودش را نشناسد در همدلی کردن با دیگران درمانده می‌شود. 

 

مهارت همدلی چه چیزی برای فرد به ارمغان می آورد؟

همدلی کردن و توانایی شناخت احساسات دیگران، در حوزه‌های مختلف زندگی انسان اثر می‌گذارد. با داشتن مهارت همدلی می‌توانید به احساسات و توانایی‌های زیر دست یابید:

1- ایجاد حس خوشایند و مثبت در فرد

2- افزایش اعتماد به نفس و کارآمدی

3- کمک به تصمیم گیری بهتر از فواید مهارت همدلی

4- جلوگیری از سو تفاهم‌ها و رفتارهای نامناسب

5- تحکیم روابط بین فردی (مثلا رابطه بین زوجین)

6- کمک به شناخت بهتر دیگران و ایجاد روابط گسترده

لازم به ذکر می باشد، مهارت همدلی یکی از مهارتهای ده گانه زندگی طبق توصیه سازمان بهداشت جهانی می باشد، برای یادگیری سایر مهارتها روی لینک زیر کلیک کنید :

 

لینک آموزش مهارتهای ده گانه زندگی طبق توصیه WHO

 

افزایش مهارت همدلی

مهارت همدلی یک مهارت اکتسابی است که با تمرین و استفاده از راه‌های مناسب می‌توان آن را تقویت کرد. برخی از این راه‌ها به شرح زیر هستند:

1. گوش دادن فعال

اولین قدم برای افزایش مهارت همدلی تمرین گوش دادن به صورت فعال است. برای این کار باید به خوبی و با تمام توجه به طرف مقابل‌تان گوش داده و پاسخ‌های مناسبی نشان دهید. اگر در شرایط گوش دادن به حرف کسی نیستید، بهتر است از او بخواهید که در زمان دیگری با هم صحبت کنید. در این صورت ناراحتی فرد بسیار کمتر از زمانی خواهد بود که با شما صحبت کند ولی پاسخ نامناسب بگیرد. کارهایی که برای گوش دادن فعال باید انجام داد عبارت اند از:

1- کارهای خود را کنار بگذارید و با تمام توجه به طرف مقابل‌تان گوش دهید.

2- تماس چشمی داشته باشید و به حرکات مخاطب توجه کنید.

3- در بین صحبت‌های او با تکان دادن سر و حرکات بدنی نشان دهید که به حرف‌هایش توجه می‌کنید و مشتاق هستید.

4- خود را جای او بگذارید تا حالش را بهتر درک نمایید، فکر کنید اگر جای او بودید چه می‌کردید.

5- برای کسب مهارت همدلی و گوش دادن فعال، از تکنیک انعکاس برای عکس العمل دادن استفاده کنید.

2. انعکاس

انعکاس احساس: در این تکنیک باید با منعکس کردن احساسات، همدلی خود را نشان دهید. مثلا می‌توانید بگویید “مطمئنم خیلی برایت سخت بوده” یا ” از خوشحال بودنت خوشحالم” در این صورت او احساس می‌کند که توسط شما درک شده است.

انعکاس محتوا: بعضی وقت‌ها موضوع صحبت مساله هیجانی و احساسی نیست و به گفتگوهای روزمره مربوط می‌شود. در این صورت نیز باید با انعکاس حرف‌های مخاطب، او را تائید کرده و نشان دهید که به صحبت‌هایش گوش می‌داده‌اید. 

لینک زیر به شما کمک می کند در کنار مهارت همدلی ، مهارت ارتباط موثر با دیگران را یاد بگیرید:

لینک آموزش ارتباط موثر با دیگران

3. نصیحت و قضاوت نکردن

در اکثر مواقع وقتی که افراد با شما درد و دل می‌کنند، درست و غلط موضوع را می‌دانند و تنها به دنبال کسی هستند که نگرانی‌هایشان را با او تقسیم کنند. اگر برای حل مشکلش راهکاری دارید حتما به او بگویید ولی از توصیه‌های کلیشه‌ای و مقصر نشان دادن او خودداری کنید. 

4. تعصب نداشتن

زندگی اجتماعی یعنی ارتباط با افراد مختلف؛ این افراد همیشه عقایدی شبیه به شما ندارند و حتی ممکن است فکر و عقیده‌ای کاملا مخالف داشته باشند. برای همدردی کردن با دیگران لازم است که تعصب را کنار بگذارید و حرف‌های دیگران را (حتی اگر مخالف آن هستید) گوش دهید. توجه داشته باشید که قرار نیست عقیده او را بپذیرید بلکه فقط باید به آن احترام بگذارید.

5. تعادل در همدلی

برای این که بتوانید مهارت همدلی خود را بالا ببرید، باید در عکس العمل نشان دادن تعادل برقرار کنید. نه انقدر عکس العمل نشان دهید که به مشکل فرد افزوده شود و نه انقدر بی اهمیت باشید که احساس کند او را درک نمی‌کنید. برای ایجاد تعادل باید واکنش منطقی نشان دهید. فکر کنید که این موضوع برای طرف مقابل چه قدر اهمیت دارد و سپس متناسب با آن برخورد کنید. برای کسب اطلاع بیشتر در زمینه مهارت های ده گانه زندگی کلیک کنید :

 

لینک آموزش مهارتهای ده گانه زندگی طبق توصیه WHO

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

7 مرحله از فرایند خود دوستی و عزت نفس

بارها در بحث ارتباط با دیگران گفته ام، مشکل هر چه باشد موضوع اصلی باید روی کارکرد فرایند خوددوستی باشد.

خوددوستی مانند عصای جادویی است که مشکلات را برطرف می کند، زمانهایی را به یادآورید که درباره خودتان احساس خوبی داشتید و زندگی تان چقدر خوب پیش می رفت،

خوددوستی که زیر بنای عزت نفس می باشد چنان جوششی از احساسات دلپذیر برایتان به ارمغان می آورد که انگار دارید در آسمان می رقصید.

 

1-تحت هیچ شرایطی از خودتان انتقاد نکنید :

 

تا خودتان را تایید نکنیدو نپذیرید محال است بتوانید خود را واقعا دوست داشته باشید، تایید و پذیرش خود شاه کلید تغییرات مثبت است .

بعضی از افراد آنقدر مهارهای سطح ناخودآگاهشان قوی است که اگر کسی به آنها بگوید دوست داشتنی هستی ، بی درنگ از خود می پرسند، چرا ! مگر چه در من دیده که مرا دوست داشتنی می داند.

ارتباط خوب با دیگران از خوددوستی آغاز می شود، عشق ، خلاقیت ،نوآوری نیز با خوددوستی شروع می شود.

——————————-

2-هر روز جملات تاکیدی مثبت را ذکر دائمی خود نمایید:

 

این ذکر دائمی را هر روز صد بار با خود تکرار کنید

(من خودم را تایید می کنم و دوست دارم )

 

زیاد نیست! نه، بگذارید این ذکر دائمی فکر غالب شما شود، این جمله تاکیدی راه مطمئنی برای به سطح آمدن هرگونه مهار یا بازدارنده در سطح ناخودآگاه شما می باشد .

به میزانی که نسبت به قبول و پذیرش این جمله مقاومت دارید، بدان معناست که شما از درون مخالفت بیشتری با تایید و پذیرش خود دارید.

-چطور میتوانم خودم را تایید کنم وقتی که زیادی چاق و یا زیادی لاغر هستم (خلاصه زیادی یه طوری هستم… )

-چطور میتوانم خودم را تایید کنم وقتی که تا به این سن به جایی نرسیده ام.

-چطور میتوانم خودم را تایید کنم وقتی که تمام سرمایه ام را در فلان جا از دست دادم.

-چطور میتوانم با وجود این همه شکست ، اشتباه و خطا خودم را تایید کنم.

-چطورمیتوانم خود را تایید کنم وقتی آنقدر که باید دوست داشتنی،زیبا و موفق نیستم.

احمقانه است که گفتن این جمله ساده، فایده ای داشته باشد .

 

باید بگویم کاملا اشتباه می کنید آنچه جلوی دوست داشتنی بودن شما را می گیرد ، همین مقاومت های مربوط به بازدارنده ها یا مهارهای سطح ناخودآگاه ذهن شماست.

این افکار بر شما قدرت و تسلطی ندارند، مگر شما به آنها قدرت دهید .

 

3-در تمام طول روز احساسات خود را بررسی کن:

 

-احساس ترس دارم،ترس از دست دادن رابطه،ترس آینده نامعلوم،ترس از مخارج سنگین، ترس از آینده فرزندانم.

-احساس نفرت وخشم دارم، عصبانیت از اینکه دیگران  چنین رفتار بدی با من دارند.

-احساس ناامیدی و بیحوصلگی از اینکه نمی دانم چه کاری برای بهتر شدن زندگیم انجام دهم.

-احساس عذاب وجدان وگناه از اینکه چرا آن کار را انجام دادم.

 

احساس ترس،ناامیدی ،عذاب وجدان، خشم ، عصبانیت و بیحوصلگی ، شما را در مدار جذب ناخواسته ها قرار می دهد،و از رسیدن به خواسته ها و اهداف شما را باز می دارد.

لذا بسیار ضروری است که در هر لحظه احساسات خود را بررسی و آگاهانه احساس شور،شوق، اشتیاق و لذت رسیدن به زندگی بهتر و خواسته هایتان را در ذهنتان پرورش دهید.

 

4-از هدایت  و شهود الهی کمک بگیرید:

 

همه ما به منبع لایزال الهی متصل هستیم، برای تک تک کارهای روزانه ، قدم به قدم هدایت بطلبید.

کودک درون می تواند شما را به خواسته ها و رویاهایتان برساند به شرطی حال و هوای خوبی برای او ایجاد کنید.

از او بپرسید، چه غذایی دوست دارد،چه لباسی بپوشید که او احساس بهتری داشته باشد،گاهی میان انجام دادن کار روزانه و رها کردن آن و پیاده روی در پارک، انتخاب را به عهده او بگذارید.

 

5-بخشش و عشق بدون قید وشرط را تمرین کنید:

 

زمانی که دیگران را به خاطر  بدی هایی که در حق شما کردند می بخشید، بیش از هر زمانی در مدار عشق قرار می گیرید.

ارتعاش عشق بالاترین و نزدیکترین ارتعاش به منبع انرژی جهان است.

عشق بی قید وشرط به دیگران، ابتدا از درون خودتان آغاز می شود، اگر نتوانید در تمام حالات به خودتان عشق بورزید با دیگران نیز نمی توانید مهربان باشید.

با خودتان همانگونه رفتار کنید که با فردی که عاشق او هستید رفتار می کنید.

 

6-به این باور برسید که شایسته بهترین ها هستید:

 

چه افکاری در طول روز با خود حمل می کنید؟!

-هیچ گاه شغل خوبی به دست نمی آورم.

-هیچ وقت پول کافی برای خرید خانه ، ماشین و لوازم دلخواهم پیدا نخواهم کرد.

-هیچ وقت فرصت زندگی رویایی با همسر دلخواهم را نخواهم یافت.

هرگاه چنین تفکراتی به ذهنتان رسید بایستی هوشیارانه آنها را رها کنید، قبل از هر چیزی باید این اندیشه که مستحق ثروتمند شدن هستید را در خود پرورش دهید.

در هر شرایطی و موقعیت به ظاهر نامناسب، به روزهای بهتر زندگی امیدوار باشید و به کمتر از یک زندگی ایده آل با بالاترین استانداردها رضایت ندهید .

 

7-هر چه می توانید دانش خود را در خصوص عزت نفس گسترش دهید:

 

هر چه بیشتر می توانید مطالعه کنید، دانش جویی، کار یک عمر است. هر چه بیشتر یاد بگیرید ، تمرین کنید، احساس بهتری خواهید داشت، سواد زندگی و اندوختن دانش به شما احساسی نیکو می بخشد

ویژگیهای افراد با عزت نفس بالا و افراد با کمبود عزت نفس را در لینک زیر بخوانید:

 

لینک ویژگی های افراد با کمبود عزت نفس و دارای عزت نفس

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.