پاکسازی افکار منفی از ذهن

برای خروج از پیش نویس زندگی و پاکیزه نگه داشتن ظرف آگاهی خود باید بتوانید هرچه را از گذشته درون آن انباشته شده است رها کنید تا بتوانید حالت نابی از زیستن را تجربه کنید،

امروز یاد می گیرید که با رها کردن گذشته و خروج از نمایشنامه اولیه زندگی می توانید به عمق آگاهی رفته و در زندگی خود دگرگونی ایجاد نمایید.

تصور کنید به زیرزمین خانه خود پا گذاشته اید، زیرپله ای متروکه که سالها کسی آنجا نبوده و یا تمیز نشده است، وسایل پوسیده قدیمی و بوی گند و تهوع آوری که شما را دچار ترس و خستگی بیش از حد می کند، بعد از چند دقیقه پشیمان می شوید از پله ها بالا می آیید، در را قفل می کنید و دیگر پشت سر خود را هم نگاه نمی کنید،  

وقتی با پیش نویس زندگی خود و زخم های دوران کودکی آشنا می شوید در ابتدا به طور واضح زیرزمین وجودی خود را مشاهده می کنید ولی به نظر می رسد تمیز کردن و پاکسازی آن زیرزمین کاری بس دشوار و طاقت فرساست ، به همین خاطر افراد زیادی  پس از روبرو شدن با این حجم از سردگمی، درب زیرزمین را می بندد و از آن خارج می شوند، پس از آن هر وقت دوباره تحت فشار زندگی قرار می گیرند دوباره یادشان می افتد باید سری به آن زیرزمین بزنند و وجودشان را از آن آلودگی ها پاک کنند تا برای همیشه از شر مهارهای سطح ناخودآگاه رها شوند .

به تمام پیام های پیش نویسی زندگیتان که در طول سالها روی شما تاثیر منفی گذاشته اند فکر کنید و آن جملات را به خاطر آورید :

آن کار را درست انجام ندادی!

خیلی کودنی!

هیچکس عاشق تو نخواهد شد !

همیشه محتاج کمک بقیه هستی!

تو در زندگیت به هیچ جا نمی رسی !

این حرفها درست مثل ذرات سمی سیاه به عمق آگاهی شما وارد شده اند، اگر تمام این جملات منفی به صورت مهاری قوی در سطح ناخودآگاه شما ثبت و ضبط شده است پس نیاز دارید هرچه سریعتر این قسمت از وجودتان را از این افکار منفی پاک کنید.

حال به حرفهایی فکر کنید که بارها خودتان به خودتان زده اید، من آنقدر که باید خوب ، باهوش، زیبا، بااستعداد و دوست داشتنی نیستم….  من به اندازه کافی خوب نیستم!

شما با تکرار این حرفها به مهارهای اولیه قوت بخشیده اید و به طور قطع آنها را باور کرده و تمام آن پیام های منفی را به عمق ناخودآگاه خود رانده اید.

اکنون که از این مسمومیت داخلی آگاه شده اید وقت آن است که درب آن زیرزمین را بازکنید و شروع به دورریختن تمام انباشته های پوسیده و مسموم نمایید. وقت آن است رها کردن را آغاز کنید.

اگر پاک کردن پیش نویس زندگی برایتان سخت و دشوار به نظر می رسد از نیروی بیکران لایزال الهی کمک بگیرید.

الهی کمک کن زیرزمین وجودم را از هر آلودگی و سموم گذشته پاک کنم و درونم را سرشار از حس پاکی ، تازگی و شعف نمایم. الهی در این مسیر مرا به آگاهی های لازم سوق بده و افرادی را به زندگیم هدایت کن تا مرا در این پاکسازی کمک و یاری رسانند.

این چالش را به عنوان اولین روز از چالش 21 روزه برای خود بنویسید و سپس هر روز برای فرایند شفا، چالشی تازه برای خود تعریف کنید تا زمانیکه به صورت کامل شفا یابید و به انرژی درون خود متصل شوید.

 

جمله تاکیدی مثبت

از زخم های گذشته رهایی یافته ام.

 

حال این سئوالات را در دفتری برای خود پاسخ دهید:

دوست دارید آخر امروز کجا باشید ؟

اولین احساسی که می خواهید از تحقق یافتن هدف خود بدست آورید چیست ؟

چه جمله تاکیدی مثبتی باید امروز برای خود تکرار کنم تا روحم تسلی یابد ؟

در طول روز چند بار به شنیدن آن جمله نیاز دارم؟

بیشتر بدانید :

 

لینک های رایگان آموزش توسعه فردی

 

راز موفقیت – پیش نویس زندگی (لایف اسکریپت )

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

حال خوب و بهزیستی از طریق شناخت خود چگونه امکان پذیر است ؟ – پادکست (9)

(فایل صوتی -مدت زمان 28 دقیقه)

دانلود

 

در این پادکست به مراحل خودشناسی و شناخت ساختار شخصیت برای تغییر زندگی، ایجاد حال خوب و بهزیستی اشاره شده است ، در واقع حال خوب و داشتن آرامش زمانی امکان پذیر است که من به ابعاد وجود روانی خود آگاه باشم و با کنار زدن پیام های پیش نویسی والد و شفای کودک درون بتوانم به  هسته درونی شخصیتم راه یابم و در واقع به انرژی منبع لایزال الهی و نیروی بیکران درونم متصل شوم.

در هسته مرکزی شخصیت ما ، یک شعور ذاتی( یک دستگاه مسیریاب ) وجود دارد که بسیار توانمند تر از هر نرم افزاری است که ناسا بتواند تهیه کند. آن شعور می داند ما را چگونه در مسیری بسیار دقیق در زندگی هدایت کند.
شما می توانید با مشاهده دقیق ذهن ، کنترل افکار مربوط به سطح والد درون ، احساسات کودک درون و رفتار بالغانه به این هدف دست یابید و اگر می بینید که از مسیر خارج و به بیراهه افتاده اید می توانید تغییرات لازم را در دیدگاه خود ایجاد کنید و اعتماد داشته باشید آن شعور بیکران، راه حقیقی و درست را به شما نشان می دهد.

وقتی مشکلی پیش می آید لازم نیست کاری بکنیم ، بلکه باید چیزی را بدانیم. خیلی از مشکلات دنیای بیرون ریشه در اندیشه های درون دارد ، در این پادکست به موارد بسیار حایز اهمیت در این خصوص اشاره شده است .

منتظر دریافت نظرات و پیشنهادات شما در قسمت دیدگاههای سایت هستم

بیشتر بدانید :

 

سایر قسمت های پادکست تحلیل رفتار 

 

مقالات و داستان های آموزنده روانشناسی شخصیت 

در صورتی که قصد دارید با مباحث خودشناسی و پیش نویس زندگی خود بیشتر آشنا شوید، راههای شفای کودک درون را بشناسید، پیشنهاد ما این است که پکیج محصول TA که شامل دو محصول کاربردی می باشد را با تخفیف فوق العاده تهیه فرمائید. این دوره آموزشی،حاصل پژوهش ها و جست و جوهای ده ساله ماست که با متد انجمن بین المللیTA تهیه شده است .

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

 

 

نفرت و بخشش- مجموعه داستان تو (10)

نفرت عجیبی از مادرش داشت و بارها تکرار کرد نمی توانم او را ببخشم، وقتی یادم می آید چه کودکی دردناکی داشته ام و او به دور از مهر و محبت مادری ما را رها کرد و با مرد دیگری ازدواج کرد خشم سراسر وجودم را می گیرد.

به او گفتم می دانی هر آنچه که در وجود مادرت از آن نفرت داری در نیمه تاریک وجود خودت نیز هست و تو در واقع از قسمتی از وجود خودت متنفری! با خشم به من نگاه کرد و گفت: من اینگونه نیستم، من برای فرزندانم همه کار کرده ام، من خودم گرسنگی کشیده ام ولی نگذاشتم آب در دل آنها تکان بخورد.

 

چندی نگذشت که بر سر موضوعی، با دختر سیزده ساله اش شروع به جر و بحث کرد، دخترک فریاد کشید لطفا در کار من دخالت نکن ، تو هیچوقت بلد نبودی مادری کنی، سپس در را کوبید و از اتاق خارج شد. آن شب از او خواستم سایه خودش را که در چهره مادرش فرافکنی می کرد ببیند، با خشم به من گفت، تو نمی دانی من برای بچه هایم چه کارها کرده ام، او دختر نمک نشناسی است … سپس با دلخوری مرا ترک کرد.

بعد از یک ماه او را دیدم، گفت به حرفهایت خیلی فکر کردم، یک شب از خدا خواستم پرده از چشم های من بردارد و اجازه دهد مادرم را ببخشم، در دعای نزدیک صبح، قلبم شکست، در گریه های متوالی پذیرفتم که من مادرم را قضاوت کرده ام، او روزگار سختی را با پدر معتادم گذرانده بود، من جای او نبودم، او در حد توانش بهترین کار را برای ما انجام داده بود، آن شب خودم و مادرم را بخشیدم ودر برکه ای مطبوع از صلح و آرامش غوطه ور شدم. از آن روز رابطه ام با دخترم بهتر شده و عشق بین ما جاریست.

نویسنده : لیلا امیری نسب

داستان های مشابه (مجموعه داستان تو) را در لینک زیر بخوانید:

 

داستان تو

 

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

چگونه با مثبت اندیشی به خواسته ها و اهدافمون دست پیدا کنیم ؟ – پادکست (7)

(فایل صوتی -مدت زمان 25 دقیقه)

دانلود

این شعار را به دفعات شنیده اید که انسان همان چیزی می شود که به آن می اندیشد و سرنوشت شما در نتیجه افکار همیشگی و تصویر ذهنی تان از آینده می باشد و سئوالی که خیلی مهم است این است که چرا تعداد زیادی از افراد با وجود مثبت اندیشی و امیدواری نمی توانند به اهدافشون دست پیدا کنند؟

در این پادکست به طریقه صحیح مثبت اندیشی اشاره شده و توضیحات لازم در خصوص شناخت باورهای محدود کننده ، مهارهای سطح ناخودآگاه و نقش پیش نویس زندگی در رسیدن به خواسته ها و اهداف داده شده است.

کسانی که گرفتاری و گرهی در زندگیشان پدیدار شده است، نمی دانند آنچه که زندگی آنها را فلج کرده به الگوهای ذهنی خودشان برمی گردد، تنها کاری که باید انجام دهید این است که به لحاظ ذهنی ، روانی و احساسی با هدف مطلوبی که خواستار تحققش هستید یکی شوید و با سماجت و پشتکار در این مسیر پیشروی کنید تا در نهایت با کنار رفتن ابرها و سایه های درونتان، لحظه درخشش نور کامیابی را تجربه کنید.

 

بیشتر بدانید :

 

سایر قسمت های پادکست تحلیل رفتار 

در صورتی که قصد دارید با مباحث خودشناسی بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد ما این است که پکیج دو محصول TA را تهیه فرمائید. این دوره آموزشی،حاصل پژوهش ها و جست و جوهای ده ساله ماست که با متد انجمن بین المللیTA تهیه شده است .

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قسمت من و کار خدا – مجموعه داستان تو (4)

خانمی افسرده و مایوس با صدایی نالان گفت، سالهاست حسرت دیدن فرزندم را دارم که با همسر سابقم در کشور امریکا زندگی می کند، وقتی از او پرسیدم خب چرا نمیری ببینیش! گفت چون چندبار اومدم برم ویزام جور نشد و حس کردم خدا نمی خواد، راستش من با تقدیر نمی جنگم، ولی غم دلتنگی سالهاست مرا افسرده کرده.

بارها در جلسات کوچینگ با افرادی برخورد کرده ام که عدم مسئولیت پذیری در رسیدن به خواسته هاشون را به گردن خدا می اندازند و باور دارند که اگر نمی شود حتما خدا نخواسته و این موضوعی است که در تحلیل رفتار تحت عنوان آلودگی بالغ  به کودک یا والد مطرح می شود یعنی یک ترس از بخش کودک درون و یا یک باور (اینجانکشن ) در سطح والد موجب می شود ما از رسیدن به خواسته هامون باز بمانیم.

در این باره مثالهای زیادی حتی در بین افراد تحصیل کرده وجود دارد که به علت اینکه شهامت طلبی لازم برای احقاق حق و حقوشون را ندارند، میگن فلانی را به خدا یا کارما واگذار کردم، ولی در واقع خشم فروخورده از آن فرد همیشه در وجودشان باقی خواهد ماند.

همچنین افرادی که معتقدند چشم خورده و یا برایشان دعا نوشته اند و یا نفرینشان کرده اند و یا در افسردگی کارمای کار اشتباهی که در حق فلانی کردند می مانند ، تمام اینها مربوط به احساسات کودک آسیب دیده درون و باورهای ( اینجانکشن ها) درونی شده در سطح پیش نویس زندگی می باشد. تعصب، حق به جانبی، قضاوت، محکوم کردن دیگران نشان از عدم عزت نفس دارد که اگر قدری خودشناسی عمیق تری از خودمان کسب کنیم به راحتی می توانیم زندگی شاد و خویشتنی جدید برای رسیدن به خواسته هایمان از نو خلق کنیم .

 

نویسنده : لیلا امیری نسب 

 

در لینک زیر می توانید با حالات شخصیتی والد، بالغ و کودک بیشتر آشنا شوید :

 

ساختار شخصیت- سه حالت شخصیتی (والد -بالغ -کودک ) درTA

 

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

هسته درونی شخصیت و باورهای محدود کننده خود را بشناسید – پادکست (3)

(فایل صوتی -مدت زمان 25 دقیقه)

دانلود

 

طبق نظریه تحلیل رفتار وجود همه انسانها از 3 بخش تشکیل شده است 

1-وجود زیستی 

2-وجود روانی 

3-وجود هسته درونی

 

از نظر موریل جیمز، هسته درونی بخش اصلی شخصیت است همان قسمتی از وجود که دکتر اریک برن از آن به عنوان (خودواقعی) یاد می کند، در واقع در عمق درون هر انسانی هسته ای درونی وجود دارد که سرچشمه جوشان زندگی است و می خواهد خود را شکوفا کند. این هسته منبع انرژی است که به هریک از حالت نفسانی جان می دهد و به آنها وحدت می بخشد.

هسته درونی شما . یعنی جایی که عمیق ترین حس خودبودن در آن وجود دارد و بخش مثبت و شکوفاکننده شخصیت شما را تشکیل می دهد، هنگامی که آغوش شما به روی هسته درونی گشوده می شود، احساس خلاق و سرزنده بودن، جسور، شجاع، باانگیزه بودن، توانایی حل مسئله را داشتن و لذت بردن از زندگی را پیدا می کنید و دیگران نیز حس خوبی از ارتباط با شما خواهند داشت.

اما بعضی اوقات هسته درونی بسته و مسدود می شود و دلیل آن به بخش وجود روانی و باورهای محدود کننده، مهارها ، اینجانکشن ها و یا بازدارنده ها برمی گردد.  این پادکست به روشهایی اشاره دارد که به یاری آن درمی یابید چگونه با انرژی هسته درونی خود ارتباط برقرار کنید و شیوه هایی را برای آزاد سازی توانایی های شخصی بیان می کند ، همچنین توضیحات لازم در خصوص باورهای محدودکننده و راه حل های ممکن داده شده است .

 

بیشتر بدانید :

 

ساختار شخصیت- سه حالت شخصیتی (والد -بالغ -کودک ) درTA

 

ویدئوهای آموزشی تحلیل رفتار متقابل TA

در صورتی که می خواهید وجود روانی خود و مهارهای سطح ناخودآگاه خود را بیشتر بشناسید و تغییرات بنیادی در ساختار شخصیت خود ایجاد نمایید پیشنهاد ما این است که محصول جامع تحلیل رفتار متقابل را تهیه فرمائید.

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

شکست ذهنی – مجموعه داستان تو (2)

شرط ورودش به شغل دلخواه وکالت، آزمونی سخت بود، هر روز با خود می گفت این درس ها سخت است و من قبول نخواهم شد. و با این نگرش، مطالعه برای آزمون را را رها کرده بود.

به او گفتم، تو قبل از انجام آزمون، شکست را پذیرفته ای.دلیل این تسلیم و واگذاری مبارزه هم تنها این است که این اتفاق یعنی پیروز شدن را منوط به زمان کرده ای ،کاری کن که این چیزی که می خواهی رخ دهد حتی اگر بعد از چند بار شکست اتفاق بیفتد، افراد موفق درست پس از شکست در رقابتی سخت، به جای دلسوزی به حال خود، بی درنگ سرگرم طرح برنامه ای تازه برای رسیدن به اهدافشان می شوند،

به جای دست روی دست گذاشتن و قبل از آزمون از تلاش دست کشیدن سعی کن با چنگ و دندان از چیزی که به آن علاقه داری دفاع کنی!

 یک دلیل بسیار مهم در عدم پشتکار و رسیدن به اهداف، ترسهای درونی ما مبنی بر به اندازه کافی خوب نبودن و عزت نفس پایین است .از آنجایی که شایستگی و درجه اعتبار خودمان را به موقعیت اجتماعی و داشته هایمان گره زده ایم، در صورت عدم دستیابی به آنها در آینده نزدیک دچار اضطراب می شویم.دلیل شکست خیلی از افراد در دنیای واقعی ، در واقع ابتدا شکست در دنیای ذهن است.

دلاورانه به اهداف خود بچسب و اتفاقی که دوست داری را رخ دادنی ساز! اگر سرنوشت تو به رخ دادن این اتفاق بستگی دارد خوب کاری کن که رخ بدهد بدون قضاوت ، پیشداوری و در نظر گرفتن زمان ! 

 نویسنده : لیلا امیری نسب 

بیشتر بخوانید : 

 

اعتماد به نفس چیست؟

 

هدف

 

حال خوب با جملات تاکیدی مثبت روزانه -ذهن مثبت، موفقیت

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

تمرینی برای تغییر خود پنداره منفی و افزایش عزت نفس

خودپنداره که در زبان انگلیسی به آن “self-concept” می گویند، تعاریف بسیاری دارد اما همه ی آن تعاریف به یک مفهوم اشاره می کنند. خودپنداره ی شما به معنی ادراک شما از خود و رفتارتان می باشد.

وقتی از شما می پرسم خودتان را در یک صفحه توصیف کنید، چیزهایی را در مورد خود بیان می کنید که به آن اعتقاد دارید. شیوه ی نگاه و اعتقادات شما به خود و توانایی هایتان، خودپنداره نامیده می شود.

به چند مثال در مورد خودپنداره توجه کنید:

” من شخصی اجتماعی هستم”

“من می توانم هر مشکلی را حل کنم”

” من چاق هستم”

” من جذاب نیستم”

” من بی عرضه هستم”

” من آنقدر که باید موفق نیستم”

” من با تمام دستاوردهایی که دارم خودم را دوست داشتنی نمی دانم”

” من بسیار توانمند و تاثیرگذار هستم”

” من قادر هستم زندگیم را همانطور که می خواهم تغییردهم”

” من باور دارم که سن و شرایط محیطی تاثیری بر روند رشد من ندارد و من با تمام محدودیت ها ، زندگی رویایی ام را خلق می کنم”

 

چگونه خودپنداره ی مثبت یا منفی می تواند بر کل زندگی شما تاثیر بگذارد

 

خطرناکترین موضوع در مورد یک خودپنداره ی منحرف شده این است که ضمیر ناخودآگاهتان تان به صورت فعال به شما ثابت می کند خودپنداره ی شما صحیح است.

 برای مثال، اگر خودتان را شخصی ناتوان بدانید، در نتیجه ضمیر ناخودآگاه تان شما را تحریک نمی کند که کاری برای تغییر شرایط کاری خود انجام دهید. خودپنداره ممکن است مانع شود تا شما یک رژیم سالم را دنبال کنید و مدام به شما یادآوری می کند که رژیم غذایی هیچ تاثیری روی تغییر وزن  نخواهد داشت .

ممکن است جلوی شما را برای خرید لباس های زیبا بگیرد و به شما القا کند که هیچگاه جذاب نخواهید بود.حتی ممکن است کاری کند شما رفتاری غیر اجتماعی از خود نشان دهید!!

تلاش برای جذابیت بدون تغییر خودپنداره تان هرگز امکان پذیر نیست، چرا که همیشه احساس می کنید رفتارتان به شکلی مصنوعی است. اگر می خواهید ویژگی را در مورد خود تغییر دهید، باید این کار را با تغییر خودپنداره ی روانشناختی تان آغاز کنید.

 

فروشنده ی ای که به دلیل خودپنداره ی منفی خویش باور دارد همیشه شکست می خورد و یا باور دارد که محصولش آنقدرها هم ارزشمند نیست، هرگز موفق نخواهد شد فروش خوبی داشته باشد.

 

چگونه خود پنداره را تغییر دهیم

خودپنداره در نتیجه ی باور های غلطی ایجاد می شود که در گذشته در شما القا کرده اند، و شما به واسطه پیش نویس زندگیتان، نقش های این نمایشنامه و سناریوی معیوب را بارها و بارها تکرار می کنید، شما با چنین افکاری متولد نشدید ، به همین دلیل است که می توانید تغییرش دهید.

خود صحبتی ( گفت و گو با خود (self – talk  شیوه ای است که با کمک آن می توانید باور های خود را شکل دهید. به یاد داشته باشید باور های ما ستون هایی هستند که خودپنداره ی ما بر آن ها استوار است پس به منظور تغییر خودپنداره، اول باید باور هایی که در مورد خود دارید را زیر سوال ببرید.

 باید از موارد غلط دست بکشید و سپس با استفاده از خود صحبتی از ایجاد باور های غلط دیگر جلوگیری کنید. پس به صورت خلاصه می توانیم فرایند تغییر رفتار را به ترتیب به چهار مرحله تقسیم کنیم:

 1) خود صحبتی

 2) تغییر باور

 3) تغییر خودپنداره

 4) تغییر رفتار.

در واقع شما باید با خود صحبتی یا گفت و گو با خود، موانع روانشناختی را از سر راه بردارید تا بتوانید باور های خود را به شکل مثبت تغییر دهید و در نتیجه با تغییر خودپنداره به یک رفتار نوین دست یابید.

واگویه های ذهنی 

‌ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﻭﺍﮔﻮیه مینامند؛ ﻭﺍﮔﻮیه ﻫﺎ ﺍﺛﺮﺍﺕ عمیقی بر ﻓﺮﺩ ﮔﻮینده ﺩﺍﺭﻧﺪ.
محققان طی مطاﻟﻌﺎﺗﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻓﻘﻂ یک ﺑﺎﺭ ﺑﮕﻮیید: “ﻓﻼﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ نمیتوانم ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩهم”، باید یک ﻧﻔﺮ ﺩیگر ﻫﻔﺪﻩ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮید ﮐﻪ “ﺷﻤﺎ میتوانید ﺁﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩهید” ﺗﺎ ﺍﺛﺮ ﻫﻤﺎﻥ یک ﺩﻓﻌﻪ ﺭﺍ ﺧﻨﺜﯽ ﮐﻨﺪ!

 

ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻭﺍﮔﻮیه ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ باشید.

 

تمرین مهم تغییر خودپنداره منفی و افزایش عزت نفس

 

اگر خودپنداره شما فقط شامل صفات منفی باشد، در این حالت عزت نفس پایینی را تجربه خواهید کرد. در مسیر کسب خودپنداره مثبت و بدست آوردن عزت نفس، لازم است باورهای منفی را که در ذهنتان نسبت به خودتان شکل گرفته، شناسایی کنید. خود شناسی باعث خواهد شد بررسی کنید چه باور های غلطی نسبت به خودتان در ذهنتان شکل گرفته و چرا عزت نفس شما پایین است!

باور های منفی را پیدا کنید و آن ها را در تکه کاغذی یادداشت کنید. از خودتان خجالت نکشید و هر آن چه که در درونتان هست را به روی کاغذ بیاورید؛ شما می خواهید خودتان را تغییر دهید بنابراین باید با خودتان رو راست باشید!

در گام بعد، به دنبال شواهدی باشید که این باور ها را به چالش می کشد. به عنوان مثال اگر فکر می کنید دیگران به شما اهمیت نمی دهند و از نظر آن ها فردی دوست داشتنی نبوده اید، مثال هایی در جهت نقض این افکار پیدا کنید. این دسته از تفکرات و تفکرات این چنینی، ساخته ذهن خود شما ست و وجود شما برای اطرافیان تان لازم و دوست داشتنی ست اما شما این را حس نمی کنید!

به مثالهای زیر توجه کنید

 

اگر دوستانتان شما را در روز تولدتان غافلگیر کرده اند و یا اگر همسرتان با یک شاخه گل از شما قدر دانی کرده است، اگر فرزندانتان به شما عشق می ورزند ، اگر پدر و مادرتان به شما تلفن می زنند و مشتاق دیدار شما هستند یا حتی اگر فردی به شما عشق می ورزد ولی شما حس مثبتی به او ندارید هم نشان دهنده این است که شما دوست داشتنی هستید.

این موارد و بسیاری موارد دیگر که روی کاغذ می آوردید همه دلایلی هستند که به شما ثابت می کند برخلاف نظر خودتان، دیگران شما را فردی دوست داشتنی و مقبول می پندارند!

هر چه شواهد بیشتری در نقض باور های ذهنی خود بیاورید و هر چه بیشتر خودپنداره های منفی ذهنی تان را به چالش بکشید، عزت نفس بیشتری در خودتان حس خواهید کرد. در به چالش کشیدن تفکرات منفی درباره ی خودتان اصرار بورزید تا میزانی که به خودتان ثابت شود، آن چیزی که در مورد خودتان می پنداشتید، اشتباه بوده و شما فردی دوست داشتنی هستید. تا جایی به این روش ادامه دهید که تلقینات ذهنی گذشته از شما دور شود و اصول جدید را پذیرفته و جایگزین تفکرات اشتباه قبلی کرده باشید وآرامش را تجربه کنید.

عزت نفس و خودپنداره مثبت زیر بنای اعتماد به نفس است 

اگر بیزنس ، شغل ،هنر یا چالش جدیدی را می خواهید آغاز کنید، قطعا ترسها به شما حمله می کنند ،برای روبرو شدن با ترسهایتان، زمانهایی که در یک کار موفق بودید را به خودتان یادآوری کنید ، خودکار و کاغذی بردارید و تمام دستاوردهایی که در آن مرحله کسب کردید را روی کاغذ بیاورید، مثلا من توانایی خلق پول را بارها تجربه کردم، من در مصاحبه شغلی قبول شدم ، من در کار اولم موفق بودم و توانستم ارتقا درجه بگیرم، من در اولین کارم با پولی که بدست آوردم ماشین خریدم ، من توانایی خرید موبایل و وسایل مورد نیازم را داشتم، من توانایی پرداخت قبض هایم را داشتم و باز هم می توانم پول جدید خلق کنم. 

هر دستاوردی هر چند کوچک را به خودتان یادآوری کنید و آن را روی کاغذ بنویسید، به ذهن ناخودآگاهتان بقبولانید که شما توانایی خلق رویاهایتان را دارید، ذهن ناخودآگاهتان تفاوت زمان را درک نمی کند آنچه شما در مورد آینده تان باور دارید و مدام به تصویر می کشید را می پذیرد و شرایط را به سمت و سویی سوق می دهد که شما به خواسته هایتان هدایت می شوید.

 

نکته کلیدی در مورد روانشناسی خودپنداره

شما چیزی هستید که فکر می کنید پس اگر می خواهید ویژگی را در مورد خود تغییر دهید، اول باید خودپنداره یتان را عوض کنید و سپس تغییر به سادگی و خودبه خود اتفاق می افتد.

بیشتر  بدانید :

اعتماد به نفس چیست ؟

عزت نفس چیست ؟

تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس با غرور و خودشیفتگی چیست ؟

ده راهکار افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس- ویدئو آموزشی

 

 

در صورتی که قصد دارید به صورت منظم و جدی برای افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس خود وقت بگذارید،پیشنهاد ما این است که  محصول اعتماد به نفس و عزت نفس به روش TA را خریداری نمایید، این محصول پاسخ افرادی است که می خواهند از علت رفتارهای خود و دیگران آگاه شوند ،شخصیت خود را بهبود بخشیده و فرزندانی با اعتماد به نفس و عزت نفس پرورش دهند.

این محصول حاصل پژوهش ها و جست و جوهای ده ساله ماست که با متد انجمن بین المللیTA تهیه شده است .

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

چگونه با استفاده از جملات تاکیدی، ذهنی مثبت بسازیم ؟

جملات تاکیدی نوعی بیان مثبت هستند که از خود تخریبی و تفکر منفی جلوگیری میکنند. طرز استفاده از جملات تاکیدی اینگونه است که باید زندگی خود را تجزیه و تحلیل کنید تا موارد قابل تغییر را بهتر بیابید. جملات تاکیدی باید دست یافتنی و واقع بینانه باشند و هر روز تکرار شوند به ویژه هنگام بروز افکار منفی.

با تکرار تفکرات منفی ما خود را به این باور می‌رسانیم که به اندازه کافی خوب نیستیم به همین ترتیب این افکار برروی زندگی شخصی، روابط، شغل ما اثر می‌گذارد و ما خودمان را در چرخه ای منفی قرار می‌دهیم. اما اگر عمدا با این افکار و جملات منفی که مدام در ذهنمان تکرار می‌شوند مخالفت کنیم اثری به مراتب قوی تر در زندگیمان ایجاد خواهیم کرد. 

واگویه های ذهنی

به واگویه های ذهنی خود توجه کنید و آنرا روی کاغذ بنویسید 

من هرگز قادر به انجام این کار نیستم زیرا به اندازه کافی باهوش نیستم”

“من واقعا نمی‌توانم در جمع، خوب حرف بزنم مطمئنم که خراب می‌کنم”

“ای کاش می‌توانستم برای خودم کاری راه اندازی کنم. اما چه فایده؟ دیگران به سرعت ایده های من را می‌دزدند.

من هیچ وقت پیشرفت نمی‌کنم” به دلیل اینکه …

حال جملات تاکیدی مثبت خودتان را بسازید و جایگزین جملات قبلی کنید 

من خلاقیت زیادی برای انجام این پروژه دارم.
من می توانم این کار را انجام دهم!
من موفق هستم.
من در زندگی و کارم صادق هستم.
من با اعتماد به نفس در جمع صحبت می کنم
من هر روز یک کار مثبت می کنم.
من در انجام کارهایم عالی هستم.
من سخاوتمند هستم.
من خوشحالم.
من یک رهبر در سازمان هستم.

حتما با نوشتن افکار منفی روی کاغذ، به ذهنتان کمک کنید تا بتواند نظم پیدا کند، سپس شروع به نوشتن جملات تاکیدی مثبت نمایید.

جملات تاکیدی، عباراتی مثبت هستند که باید جایگزین افکار منفی بشوند تا از این طریق بتوانیم جلوی خودتخریبی ها و پایین آمدن عزت نفس را بگیریم . ما سال های زیادی را با این افکار منفی زندگی کرده ایم و قطعا آنها را هم باور کرده ایم، حال وقت آن رسیده که عبارات و جملات تاکیدی مثبت را جایگزین کنیم و آنها را آنقدر تکرار کنیم تا اثر آن افکار قبلی کمتر شود.

جملات تاکیدی مثبت حتی می‌تواند در از بین بردن استرس هم تاثیر بزرگی بگذارند.

در یک آزمایش جالب افرادی که بسیار استرسی و پرتنش بودند را در معرض جملات تاکیدی مثبت قرار دادند، نتیجه بسیار شگفت انگیز بود:

عملکرد این افراد در حل مسئله ای که قبلا برایشان بسیار ناممکن بود، به اندازه افراد کم استرس خوب شده بود.
علاوه بر این، تکرار این جملات تاکیدی برروی افرادی که عزت نفس کمی داشتند هم آزمایش شد، که نتیجه آن تاثیر بسیار زیادی بر روی این افراد داشت. بعد از این آزمایش ها مشخص شد قسمتی از مغز ما اگر به درستی تحریک شود، نتیجه آن، تغییر ویژه در عملکرد است.

به گفته محققان صرف تنها چند دقیقه زمان قبل از شروع یک جلسه مهم برای فکر کردن به یکی از عملکرد های خوبمان ( تکرار جملات تاکیدی) می‌تواند اعتماد به نفس ما را بالا برده و شانس پیروزی را بیشتر کند.

پس این تمرین را هر روز انجام دهید

بیشتر بدانید:

داستان امیل کوئه و تلقین مثبت 

پادکست از آگاهی تا آرامش

خودشناسی  

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

15 تفکر اشتباه که مانع حال خوب شما می شود را به راحتی بشناسید

1- ذهن‌خوانی (mind reading)

 فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند. مثل :

”جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است.”

شما فرض را بر این می گذارید كه می دانید آدم ها چه فكر می كنند بی آن كه شواهد كافی در مورد افكارشان داشته باشید.

 

2-پیش‌گویی (furtune telling)

آینده را پیش گویی می كنید به اینصورت كه اوضاع بدتر خواهد شد یا خطری در پیش است.

پیش بینی می کنید که حوادث آینده، بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل :

”در امتحان شکست می خورم”

”کاری گیر من نخواهد آمد”.

 

3- فاجعه‌سازی (catastrophizing)

معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح،دردناک ، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است بطوری که شما نمی توانید آن را تحمل كنید.مثل :

 ”افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم”.

”زشت است که تا این سن نتوانستم ماشین و خانه بخرم”.

 

 

4-برچسب زدن (labling)

به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت می دهید.مثل:

”کسی این کالا را نمی خرد”

“من آدم بی ارزشی هستم” 

“او بی لیاقت است”.

 

5- نادیده گرفتن جنبه‌های مثبت (discounting positive)

مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند مثل:

”این کار از عهده همه بر می آید” 

 ”قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست”.

”طراحی سایت را هر کسی می تواند انجام دهد”.

”همه مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد را به راحتی می گیرند”.

 

 

6- فیلتر منفی (negative filter)

تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید.ذهن شما نکات منفی را بیشتر مورد توجه قرار میدهد. مثل:

”هیچ کس مرا دوست ندارد”

“من هیچ کاری از دستم برنمیاید”

“هیچکس مقاله من را نمی خواند”

 

 

7- تعمیم افراطی (overgeneralizing)

بر پایه یک حادثه، الگو های کلی و مشابه با آن حادثه را منفی استنباط می کنید. مثل:

”این اتفاق همیشه برای من روی می دهد”

”در همه کار ها شکست می خورم”

“هرگز کارم درست پیش نمی رود”

 

8-باید اندیشی (should)

به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید ، بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل :

”باید کارم را خوب انجام بدهم”

”باید در کنکور قبول شوم”.

”باید این هفته کتابم را به پایان ببرم”.

 

9- قضاوت‌ گرایی (judgment focus)

 به جای این که خودتان، دیگران و حوادث پیرامون را بپذیرید و درک کنید، اغلب آن ها را در قالب ارزیابی های سیاه و سفید می نگرید. دائم خودتان و دیگران را طبق یکسری معیار های دلبخواهی، ارزیابی می کنید و متوجه می شوید که خودتان و دیگران پایین تر از آن حدی هستید که باید باشید.مثل :

 ”در دوران دانشگاه خوب عمل نکردم”

”اگر تنیس بازی کنم، از پس آن بر نمی آیم”

 ”سارا چقدر موفق است، ولی من اصلا موفق نیستم”.

 

 

 

10- شخصی‌سازی (personalizing)

علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل :

”ازدواجم بهم خورد، چون بیشتر من مقصر بودم”

“مادرم از شدت مریضی دوام نیاورد، چون خوب نتوانستم ازش پرستاری کنم “

“فرزندم به موفقیت نرسید چون من پول کافی برای فرستادن او به دانشگاه نداشتم “

 

 

11-سرزنش‌ دیگران (blaming)

دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش می کنید. مثل :

”دیگران باعث عصبانیت من می شوند”

 ”والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند”.

 

12- مقایسه‌های نا عادلانه (unfair comparisons)

حوادث را طبق معیار های ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل :

 ”او خیلی موفق تر از من است”

”شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد”.

 

13-تاسف‌گرایی -ای کاش ها –  (regret orientation)

به جای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل :

 ”اگر تلاش کرده بودم ، شغل بهتری پیدا می کردم”

”ای کاش این حرف را نمی زدم”.

 

14- چی می‌شد اگر (what if)

دائم از خودتان سوال می کنید چی می شود اگر چنین اتفاقی بیفتد و در آخر با هیچ جوابی راضی نمی شوید.مثل :

”چی میشد اگر زنگ میزد..”

یا “چی می شد اگر این حرف را نمیزدم”.

 

15- استدلال هیجانی (emotional reasoning)

از احساسات و هیجانات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید نه بصورت واقع بینانه . مثل :

”چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری می افتد.”

”چند شب هست که خواب بد می بینم، پس حتما اتفاق بدی می افتد.”

 

تمام 15 نکته ای که در بالا ذکر شد را یکبار مرور کنید و در مورد خودتان نمونه هایی را روی کاغذ بنویسید تا خودشناسی عمیق تری از خودتان پیدا کنید.

تنها راه رسیدن به زندگی ایدال، از مسیر خودآگاهی و خودشناسی می گذرد ، پس بهتر است تلاش کنیم آگاهی خود را افزایش داده تا عزت نفس بیشتری در بر خورد با اتفاقات و حوادث داشته باشیم.

افراد با هوش هیجانی بالا ، چرایی احوال و چرایی رفتار خود را بررسی می کنند و کنترل عمیقی بر افکار، احساس و رفتار خود دارند، لذا به راحتی قادرند حال خوبی برای خود ایجاد کنند .

 

 بیشتر بخوانید : 

 

8 روش کاربردی براي شفای کودک درون

 

قانون 10 به 90 استفان کاوی – روشی برای زندگی بهتر

 

۱۳ رفتاری که هرگز در افراد با اعتماد به نفس و عزت نفس نمی‌بینید

آموزش زندگی موفق با TA

 

لینک های آموزش رایگان تحلیل رفتار متقابلTA

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.